تلگرافخانه طرفداری؛ رقابتهای دیوانهوار رونالدو و مسی؛ در این میان چه کسی جیمز هانت خواهد بود؟

اختصاصی طرفداری-نه، پایانی ندارد، نه. مقالات دوباره جزء به جزء آمارهایِ آنها را ترسیم میکنند. دوباره هر معیاری بخشِ بر هر بازی میشود. نه پس از اینکه با اختلافِ چهار صد و بیست و نُه امتیاز" target="_blank" rel="noopener noreferrer">https://www.tarafdari.com/%D8%AE%D8%A8%D8%B1/607803/%D8%AF%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%D8%9B-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%AA%D9%88%D9%BE-%D8%B7%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D8%AE%D8%B421-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D9%84"> جایزه را به دست آورد. نه حال که آن توپِ طلایی در موزهٔ او جایْ گرفته. حال که او برایِ درخششِ خود در سنِ بالایِ سی و یک سال است. حال که او میخواهد باز «دیوارِ حائلی» دیگر را در هم خُرد کند و فرو ریزد. میگویند نابغهها یک درصد استعدادَند و نود و نه درصد پشتکار و کار سخت امّا دوستدارانِ لئو مسی میگویند او یک درصد پشتکار است و نود و نه درصد استعداد. می گویند، مسی، خدایِ ذهن و غریزهٔ ناب است و رونالدو محصولِ پشتکار و بدنسازی. میگویند آمار چه اهمیتی دارد که میگوید لئو مسی -امسال- به طور متوسط ۷.۹ کیلومتر در هر بازی دویده (و بالاترین سرعتَش ۳۲.۵ کیلومتر بر ساعت در هر بازی) و کریستیانو رونالدو ۹ کیلومتر (و بالاترین سرعتش ۳۳.۶ کیلومتر بر ساعت). میگویند برای لئو مسی فقط چند لحظه کافیست. فقط چند لحظه برایِ فرو بردنِ بازیکنانِ روبهرویِ خود در باتلاقِ دریبلها و حرکتهایِ خود. برای عبور دادنِ توپ از مسیرهایِ ناممکن به سمتِ تورها.https://ts2.tarafdari.com/users/user241109/i.jpg" style="height:337px; width:600px" /> پارامتری یافت نمیشود که دوستدارانِ کریستیانو رونالدو و لئو مسی توسط آن این دو را بهhttp://messivsronaldo.net/" target="_blank"> قیاس نگذاشته باشند. از نامگذاری بر اجرامِ فضایی و یا تفکیک مناطق و شهرهایی که نامِ آنها را در اینترنت جستجو کردهاند-در ایران برای نامِ لئو مسی، مناطقِ کردستان، خراسان شمالی و کهگیلویه و بویر احمد و برای نامِ کریستیانو رونالدو، مناطقِ مازندران، هرمزگان و آذربایجانِ غربی بیشترین جستجو در اینترنت را انجام دادهاند. نه، پارامتری یافت نمیشود که دوستداران کریستیانو رونالدو و لئو مسی توسط آن به سویِ یکدیگر خط و نشان روانه نکنند. چون هوادارانِ گلادیاتورها. هوادارانی که رگهایِ گردنِ خود را برای اثباتِ شمارهٔ یک بودنِ قهرمانِ خود برجسته میکنند. عطشِ هواداری همیشه بوده و خواهد بود، زمانی پله و مارادونا و زمانی مسی و رونالدو و زمانی بازیکنی دیگر. نه، پایانی ندارد، نه. حتّی برایِ ژورنالیستهایِ http://www.telegraph.co.uk/football/2016/12/12/cristiano-ronaldo-deserved-winner-ballon-dor-2016/" target="_blank">سایتِ «تلگراف». آنجا که از خوانندگانِ خود خواستهاند در امری به یاریِشان بیایند، در اینکه آیا کریستیانو رونالدو شایستهٔ بدست آوردنِ توپِ طلایِ امسال بود؟ بیش از شصت درصد گفتهاند که بله او شایستهٔ بردنِ چهارمین توپِ طلایِ خود بود و بیست و یک درصد آن را حقِّ لئو مسی میدانستند. نه، پایانی ندارد، نه. هنوز ژورنالیستهایِ بسیاری در فکر به صف گذاشتنِ دلایلی که میگوید کریستیانو رونالدو شایستهٔ توپِ طلایِ امسال نبود، به خوابِ کریسمسیِ خود میروند. نه، این پایانی ندارد، مگر که «https://www.tarafdari.com/%D8%AE%D8%A8%D8%B1/489895/%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%85%D9%88%D9%84-%DB%8C%DA%A9%D8%9B-%D8%AC%DB%8C%D9%85%D8%B2-%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%AA" target="_blank">جیمز هانت»ی دیگر پا به میدان بگذارد. آنجا که رو به حریفِ خود،" target="_blank" rel="noopener noreferrer">https://www.tarafdari.com/%D8%AE%D8%A8%D8%B1/483464/%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%85%D9%88%D9%84-%DB%8C%DA%A9%D8%9B-%D9%86%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%84%D8%A7%D8%A6%D9%88%D8%AF%D8%A7"> نیکی لائودا، از عشق و شورِ رقابت گفت. از اینکه اگر در پسِ رقابت، عشق و شوری حاصل نشود او نیز به خانه باز خواهد گشت. این را جیمز هانتِ فیلمِhttps://en.wikipedia.org/wiki/Rush_(2013_film)" target="_blank"> «Rush-۲۰۱۳» میگفت. او که برایِ چشیدنِ قهرمانیِ جهان آن هم تنها برایِ یک بار، حاضر به دست کشیدن از عقیدهٔ خود شد. از اینکه به «اطاعت کردن» گردن نهد، فقط برایِ به چنگ آوردنِ ماشینی که توسطِ آن به دنبالِ پیستِ مسابقه به پیش رود.
https://ts2.tarafdari.com/users/user241109/rush-movie-2013-formula-1_zps6ae4ee81.jpg" style="height:311px; width:600px" />نیکی لائودا نمیداند جیمز هانت در پیِ چیست. نمیداند او در انتهایِ دیوانگیاش چه چیز را سِیر میکند. نیکی لائودا میگوید، مهم، ثبات در چند فصل است. اینکه در پایانِ چند فصل، هورا و فریادِ تماشگران را با نامِ خود به پایان برسانی. امّا جیمز هانت از لحظه میگوید. از حال. او از آیندهٔ بیزار است. برایِ او فقط یک قهرمانی کفایت میکند. برایِ او فلشهایِ رسانهها و روزنامهها تنها یک بار کافیست. تنها یک بار. میگویند هر چقدر جیمز هانت در فنِ رانندگی تَبهر و مهارت دارد، نیکی لائودا در تنظیمِ ماشین. میگویند لائودا یک نابغه در طراحی و تنظیمِ ماشین است. و جیمز هانت، یک دیوانهٔ دیوانگی. یک دیوانهٔ دیوانگی. میگویند هانت تنها یک بار خواست خود را تغییر دهد. تنها یک بار. آنجا که با «سوزی میلر» ازدواج کرد. آنجا که از جیمز هانتِ واقعی فاصله گرفت. آنجا که کلنجارِ درونی را جایگزینِ رقابت برایِ قهرمانی کرد. تنها دو سال زمان بُرد تا جیمز هانت به سُخنِ نیکی لائودا برسد. اینکه خوشبختی در تقابل با رقابت است. یعنی ورود شک و دودلی. اینکه خوشبختی یعنی یک روز، یک لحظه باید بین دو چیز یکی را برگزینی. تنها یکی. پس از آن بود که جیمز هانت به سویِ آرزویِ خود نزدیک شد. به سویِ قهرمانیِ جهان.
https://ts2.tarafdari.com/users/user241109/rush-movie-preview-july2013.jpg" style="height:295px; width:530px" />ما دوست داریم رقابتِ آنها را نگاه کنیم. برای نبردِ آنها. آنجا که چون گلادیاتورها به سویِ یکدیگر یورش میآورند. برای سیراب کردن عطشِ خود برای ایجاد جهنمی با دمایِ هشت صد درجهٔ سانتیگراد و سوختن نیکی لائودا در آن. نابود شدنِ سلولهایِ پوستِ او. برای گرفتنِ امضاء به همراهِ تاریخِ همان روز، شاید که آن روز آخرین مسابقهٔ آنها باشد، آخرین رقابتِ آنها باشد و شاید آخرین روز نفَس کشیدنِشان. همین حالا نیز ما خود را آماده کردهایم برای سُر خوردنِ لئو مسی یا کریستیانو رونالدو. برای هو کردنِ هر کدامِ آنها- هرچند که خواهند بود هوادارانی که با قلبِشان در آن زمان با هر دویشان همراهاند. امّا عطشِ سیراب ناپذیرِ ما برای تماشایِ نبردهایِ دیوانهوار، بازیکنانِ بسیاری را به درهایِ خروجی روانه ساخته، مگر برایِ جیمز هانتها. آنها که میگویند هر رقابتی باید به عشق و سرمستی ختم شود. رقابتِ بدون این دو بیمعنی خواهد بود. آنها اینگونه میگویند. فردی چون جیمز هانت. او فقط به یک قهرمانیِ جهان نیاز داشت فقط به یک قهرمانی.