به بهانه تولد باب پیزلی
مرد متواضعی که هرگز تنها گام بر نخواهد داشت

طرفداری- باب پیزلی بزرگ دیروز در آرامگاه ابدی در کلیسای سنت پیتر محله اش (وولتون، لیورپول) در خلوتی که خانواده اش در خواست کرده بودند با حضور کمتر از صد نفر در تابوتی ساده آراسته با رز های سرخ و سفید به خاک سپرده شد. جسی (بیوه باب)، سه فرزند و هفت نوه شان در کنار چهار مربی جانشین او یعنی جو فگن، کنی دالگلیش، گراهام سونس و روی ایوانز و نفراتی بسیار از یاران قهرمان او نیز در این حضور داشتند. http://tarafdari.com/sites/default/files/users/user7024/liverpool-manager-bob-paisley-with-wife-jessie-as-d7n9g8.jpg" width="640" />دو نفر از این جمع یعنی فگن و ایوانز به یاد داشتند روز هایی را که در کنار هم در بوتروم (اتاق فکر سال های دور تیم) می نشستند و ایده هایشان را در خصوص تیمی که همواره در تب و تاب مسابقات اروپایی بود به اشتراک می گذاشتند. این شیوه ای بود که توسط بیل شنکلی در سال 1959 که تیم در دسته دوم بود و با وجود دو عضو از تیم های سابق یعنی فگن و پیزلی پایه ریزی کرد و تا سال ها ستونی برای موفقیت های باشگاه بود.
تعبیر زیبای شنکلی در کتاب زندگی نامه اش در این خصوص این بود که اگر جادویی وجود داشت، از سوی همین گروه کوچک بود که در بین دیوارهای بوتروم گرد هم می آمدند. آن ها با اهدافی مشترک و نظراتی متفاوت کنار هم می نشستند و موفقیت ها را برنامه ریزی می کردند.
می توانید تجسم کنید: شنکلی با کت پشمی خود سمتی نشسته. پیزلی کمی آنطرف تر است با دمپایی دیده می شود. فگن و رونی موران (مردی با نیم قرن سابقه در باشگاه به عنوان دستیار) نیز کمی آنطرف تر گرمکن به تن دارند و در خصوص بازیکنی حرف می زنند. جوان است اما چندان شاداب به نظر نمی رسد. این را پیزلی با لهجه محلی خود غرغر کنان می گوید. کسی می گوید به نظر تا دیر وقت بیرون مانده است. نفر دیگری اضافه می کند بهتر است بهانه ای داشته باشد. مکث و بعد شنکلی که یا بهتر است به تیم رزرو بفرستیمش! http://tarafdari.com/sites/default/files/users/user7024/image-1-for-liverpool-fc-s-bob-paisley-english-football-s-most-successful-manager-gallery-287216249.jpg" width="1907" />کلیسای سنت پیتر برای سال ها جایی بود که جسی و باب یکشنبه ها را در آن سپری می کردند و از امروز تا انتهای عمر، جسی به تنهایی به اینجا خواهد آمد. اما سنت پیتر خاطره ای دیگر را هم به ذهن می آورد. قرمزها برای اولین بار با پیروزی مقابل بروسیا مونشن گلادباخ در رم قهرمان اروپا شده بودند. جشن قهرمانی در هتل هالیدی در نزدیکی کلیسای سنت پیتر رم بود. باب پیزلی با کت آبی رنگش در کنار جسی که لباسی قرمز به تن داشت نشسته بود و هر پیشنهادی برای شامپاین را رد می کرد. نیازی به نوشیدنی ندارم، از این اتمسفر و قهرمانی لذت می برم. امشب؛ من و پاپ تنها افراد هشیار شهر خواهیم بود. کمی بعد پیزلی به ما ملحق شد و کمی رقصید و بعد مثل مردی شادمان، شادمانترین مرد برای خواب به اتاقش رفت.
آن روزها هنوز تیم ها اسپانسرهایی برای پیراهن نداشتند. لیورپول به عنوان قهرمان اروپا نخستین باشگاهی بود که با این پیشنهاد روبرو شد. در این خصوص از عمو باب سوال شد و گفت که اسپانسر؟ این را گفت و عصبانی به سمت آسانسور رفت و در راه ادامه دارد با آن ها قرارداد ببندید و بعد آن ها خواهند بود که ترکیب را انتخاب می کنند.
ری کلمنس دروازه بان افسانه ای قرمزها در مورد آن زمان گفت وقتی پیزلی پست مربیگری را از شنکلی گرفت، بیش از حد ترسیده بود. هرگز آن روز تابستان 1974 در رختکن، اولین روز تمرینات پیش فصل را فراموش نخواهم کرد که به ما گفت شنکلی رفته است و علیرغم میل باطنی ام، آنها مرا مربی شما کرده اند. اما باید آنچه را که او شروع کرده ادامه دهیم. این وظیفه پیزلی بود که راه شنکلی را ادامه دهد. با اصرار زیاد باشگاه و افراد خانواده اش در سن 55 سالگی مربیگری لیورپول را قبول کرد. او در وقتی پست را قبول کرد گفت: مثل این است که از ملکه الیزابت بخواهید از میان 10 طوفان شما را هدایت کند. اما او به طور فوق العاده ای تیم را هدایت کرد هر چند از دوم شدن تیم در اولین فصل مربیگریش بسیار ناراحت شد. که بعد ها بگوید اگر اول شدید قهرمانید و اگر دوم، هیچ نیستید. اما در ادامه او آنقدر قهرمان شد که می توان آن را بی همتا دانست. http://tarafdari.com/sites/default/files/users/user7024/h_00207380.jpg" width="2197" />