درباره حاشیه ای خواندن حضور زنان در ورزشگاه ها؛ تقصیر خانم افتخاری نیست !

طرفداری- البته این مخالفت ها در حالی ابراز می شود که گاهی مشخص است این بانوان گرامی اطلاعی از مساله مورد بحثشان ندارند. مدتی پیش در برنامه تلویزیونی هفت لاله افتخاری نماینده مجلس در مقابل رسول صدر عاملی کارگردان سینما قرار گرفت و قرار بود در مقابل نمایش فیلم های مساله دار به مخالفت بپردازد. او در این مناظره به صراحت ابراز کرد که خیلی کم فیلم می بیند. سخنی که رسول صدر عاملی را وا داشت که ابراز کند که «اساسا ما با جریانی روبه رو هستیم که فیلم نمی بیند و دارد از بازدارندگی در سینما برای ما سخن می گوید». حالا خانم افتخاری بعد از موفقیتش در بازدارندگی در سینما سنگر بعدی را گویا در مخالفت با حضور بانوان در ورزشگاه قرار داده که حضور آنان را حاشیه ای ، کوچک و فرعی خوانده است.
به واقع تقصیر خانم افتخاری نیست، علائق و دل مشغولی های ایشان در سطحی نیست که بتواند علاقه و احساسات دیگران را نیز احترام بگذارد، از همین رو هر آن چه خود به آن علاقه ندارد را حاشیه ای و بی اثر می خواند. خانم افتخاری از سنگر جریانی بیرون می آید که به قول همکار ایشان فاطمه آلیا «کار زن را بچه داری و شوهر داری می خواند و نه دیدن مسابقه فوتبال»، آن ها نه فیلم می بینند و نه فوتبال و والیبال و این به خودی خود اشکالی ندارد. اما مساله اینجاست که آن ها دوست دارند در مورد چیزهائی ابراز نظر کنند که هیچ گونه اطلاعی از آن ندارند و یا در مورد مسائلی که خودشان علاقه ای ندارند راحت از آن بگذرند و بگویند چیز خاصی نیست ، به واقع چه اهمیتی دارد میلیون ها زن نتوانند وارد سالن بازی تیم ملی والیبال کشورشان شوند و این تیم را تشویق کنند؟ به واقع چنین جواب هائی را می توان به سطح گسترده تری نیز برد و حتی به خود مجلس کشاند و صرف حضور خانم آلیا و افتخاری در این مجلس را نیز زیر سوال برد و ابراز کرد که «کار زن بچه داری است و نه نمایندگی مجلس» ، مشخص است که نمایندگی مجلس وقت بیشتری را به نسبت حضور زنان در ورزشگاه ها از یک خانم می گیرد.
سیاسی کردن موضوع حضور زنان در ورزشگاه ها امری ریشه دار در بین این جریان است که سعی می کنند با کوچک کردن مساله از آن بگذرند. به واقع می توان روی شرعی بودن یا غیر شرعی بودن مساله حضور زنان در ورزشگاه ها با علمای آگاه وارد بحث شد، اما این که جریانی که اطلاعی چندانی از ورزش و فرهنگ جامعه ندارد همه مسائل خارج از علاقه و احساس خودش را کوچک و بی اثر و حاشیه ای می خواند و حقوق یک جامعه را به هیچ می انگارد این چیزی است که انسان را انگشت به دهان وا می دارد.