فوتبال پایه قربانی دلالها و وعدههای واهی شده؛ مربی فوتبال پایه افشا میکند

طرفداری | داوود گروسی مربی باتجربه فوتبال پایه که در سالهای اخیر فعالیت گستردهای در فوتبال پایه تهران داشته، امروز پای مصاحبه طرفداری نشسته است.
او که سابقه مربیگری تیم های پایه پرسپولیس را دارد، از وضع و اوضاع نابسامان فوتبال پایه گفته است که در ادامه میخوانیم.
دوران بازی فوتبال
من حدوداً سی تا سیوپنج سال پیش فوتبال بازی میکردم؛ خودم توی شهرستان اسلامشهر بودم. من متولد شهرستان اسلامشهر هستم. تا اینکه گرفتار کار و زندگی شدم و فوتبال را بهعنوان بازیکن کنار گذاشتم.
آغاز کار در مربیگری
تا اینکه حدود شش - هفت سال پیش، بهواسطه یکی از دوستان مدرسه فوتبال رفتیم و دوباره شروع کردیم. سال ۹۸ مدرک D گرفتم، سال ۴۰۰ هم مدرک C را دریافت کردم. بعد بهطور اتفاقی با یکی از مربیان در یکی از مهمانیها آشنا شدم. او پرسید «دوست داری مربیگری کنی؟» و ما گفتیم «بله». از همانجا کار مربیگری من شروع شد.
تجربه در ردههای مختلف
الان حدوداً شش سال است که مربیگری را شروع کردهام. در همه ردهها بودم؛ ردههای پایه، مدرسه فوتبال پرسپولیس، آکادمی پرسپولیس، نوجوانان، جوانان، امید و بزرگسالان - چه در سطح تهران و چه در سطح کشور. هم بهعنوان مربی و هم سرمربی فعالیت کردهام.
چالشهای دلالی و روابط ناسالم
دلال خیلی زیاد شده و واقعاً فوتبال را به فساد کشانده. برخورد مستقیم نداشتم، ولی غیرمستقیم پیشنهادات و پیامهای مختلفی برای مربیگری و سرمربیگری به من رسیده که باید به حرفهایشان گوش کنم، برخی بازیکن جذب کنم تا تیم بگیرم. اما من چون سالم کار میکنم، زیر بار هیچکدام نرفتم.
وضعیت مبهم آینده در فوتبال
آینده خودم را در این فوتبال خیلی مبهم میبینم؛ چون وضعیت فوتبال خیلی خراب است. نمیتوان گفت امیدی نیست ولی شرایط بهگونهای است که امیدواری بسیار کم است.
سیستم سالم نیست و روابط خیلی تأثیرگذار است؛ شایستهسالاری عملاً وجود ندارد. همه با زد و بند، رابطه و وعدهوعید پیش میروند. همه میخواهند با هر شرایطی در عرصه مربیگری بمانند. حتی با انجام کارهایی که در شان سرمربی نیست فقط در فوتبال بمانند. برای من که سالم کار کردهام و در هر جایی از نظر فنی، شخصیتی و اجتماعی مثبت بودهام، صحبت در این مورد بسیار سخت است. خود مدیران هم رفتارهای دوگانه و متضاد دارند؛ یک روز میگویند تیم باید موفق باشد، روز بعد که کار میکنی همه راضیاند - خانواده، بازیکنان، عوامل - اما یکباره رفتاری عجیب پیش میآورند. همین چند وقت پیش در آخرین تیمی که بودم، آنقدر اذیت کردند که فرار کردم؛ طوری رفتار کردند که خودم رفتم.