چرا درجنگ اول با روس، دولت انگلیس کمکی نکرد؟. ایران و تنها ماندن

دلیل اینکه انگلیس در جنگ اول ایران و روس (۱۸۰۴-۱۸۱۳) کمک مؤثر و قاطعی به ایران نکرد، به عوامل سیاسی، استراتژیک و محدودیتهای عملیاتی آن زمان برمیگردد. در زیر این موضوع را با جزئیات بررسی میکنم:
1. اولویتهای استراتژیک انگلیس
رقابت با ناپلئون: در اوایل قرن نوزدهم، انگلیس درگیر جنگهای ناپلئونی با فرانسه بود (که تا سال ۱۸۱۵ ادامه داشت). این جنگها منابع نظامی و مالی انگلیس را به شدت درگیر کرده بود و تمرکز اصلی این کشور بر اروپا قرار داشت، نه مناطق دوردستی مثل قفقاز.
حفظ هندوستان: بزرگترین دغدغه انگلیس در این دوره، حفظ مستعمره ارزشمند هندوستان بود. انگلیس به ایران بهعنوان یک سپر دفاعی در برابر نفوذ روسیه به سمت هند نگاه میکرد (در چارچوب "بازی بزرگ" با روسیه). اما در عمل، ترجیح میداد ایران به تنهایی با روسیه مقابله کند تا اینکه خود مستقیماً درگیر شود.
2. سیاست عدم مداخله مستقیم
انگلیس در این مقطع علاقهای به ورود مستقیم به جنگ با روسیه نداشت. درگیری نظامی با روسیه در قفقاز، هزینهبر و خطرناک بود و میتوانست روابط دیپلماتیک با روسیه را که در برخی زمینهها (مثل مقابله با ناپلئون) به همکاری نیاز داشت، به خطر بیندازد.
به جای مداخله نظامی، انگلیس ترجیح داد از ایران بهصورت غیرمستقیم حمایت کند. این حمایت شامل اعزام مستشاران نظامی (مثل سر جان مالکوم) و ارسال مقداری تسلیحات و پول بود، اما این کمکها محدود و ناکافی بودند.
3. ضعف دیپلماسی ایران
عدم تعهد محکم انگلیس: ایران در مذاکرات با انگلیس نتوانست تعهدات مشخص و الزامآوری از این کشور بگیرد. معاهداتی مثل "عهدنامه مجمل" (۱۸۰۹) و "عهدنامه مفصل" (۱۸۱۲) بین ایران و انگلیس امضا شد که در آنها انگلیس قول کمک مالی و نظامی به ایران در برابر تهاجم خارجی داد. اما این معاهدات مبهم بودند و انگلیس در عمل به بهانههای مختلف (مثل اینکه جنگ با روسیه دفاعی نبود) از اجرای کامل آنها شانه خالی کرد.
نبود اهرم فشار: ایران در آن زمان قدرت اقتصادی یا سیاسی کافی برای مجبور کردن انگلیس به عمل به تعهداتش نداشت.
https://s6.uupload.ir/files/images-61_005c.jpeg" width="300" />
4. محاسبات سود و زیان انگلیس
هزینه بالای مداخله: ارسال نیروی نظامی به ایران و قفقاز نیازمند لجستیک پیچیده، هزینه زیاد و عبور از مسیرهای دشوار (مثل عثمانی یا خلیج فارس) بود که برای انگلیس مقرونبهصرفه نبود.
استفاده از ایران بهعنوان سپر: انگلیس ترجیح میداد ایران بهعنوان یک نیروی نیابتی با روسیه بجنگد و این کشور را تضعیف کند، بدون اینکه خود هزینهای مستقیم بپردازد. شکست ایران در جنگ اول، هرچند ناخوشایند بود، اما هنوز تهدید فوری برای هند ایجاد نمیکرد.
5. محدودیتهای عملیاتی
فاصله جغرافیایی: انگلیس از نظر جغرافیایی دور از صحنه نبرد بود و تمرکز نیروهایش در اروپا و هند، امکان ارسال سریع نیرو یا تجهیزات به ایران را محدود میکرد.
عدم اعتماد به ایران: انگلیسیها به توانایی نظامی و سازماندهی ایران تردید داشتند و معتقد بودند که حتی با کمک آنها، ایران نمیتواند در برابر روسیه پیروز شود. این بیاعتمادی باعث شد که سرمایهگذاری جدی در ایران را بیفایده ببینند.
https://s6.uupload.ir/files/d70282f806dff7413845f7e88a4fcda2_da3o.jpg" width="736" />
پیامدهای این سیاست
کمکهای انگلیس به ایران در این دوره بیشتر نمایشی بود تا واقعی. برای مثال، مأموریتهای دیپلماتیک سر جان مالکوم در سالهای ۱۸۰۰ و ۱۸۰۹ با وعدههایی همراه بود، اما در عمل، چند افسر نظامی و مقدار کمی پول و سلاح تحویل ایران شد که تأثیری در نتیجه جنگ نداشت.
پس از معاهده گلستان (۱۸۱۳)، ایران متوجه شد که نمیتواند به انگلیس بهعنوان یک متحد قابلاعتماد تکیه کند. این تجربه در جنگ دوم ایران و روس (۱۸۲۶-۱۸۲۸) نیز تکرار شد و نهایتاً به امضای معاهده ترکمانچای انجامید.
https://s6.uupload.ir/files/bdd280113cd99ecf97eb728e4e15d505_2d71.jpg" width="736" />
جمعبندی
انگلیس به ایران کمک نکرد چون درگیر اولویتهای بزرگتر (جنگ با ناپلئون و حفاظت از هند) بود، نمیخواست مستقیماً با روسیه درگیر شود، و از نظر استراتژیک ترجیح میداد ایران به تنهایی نقش سپر را ایفا کند. این سیاست، همراه با ضعف دیپلماسی ایران، باعث شد که حمایت انگلیس در حد حرف و وعده باقی بماند و ایران در برابر روسیه تنها بماند.