دکلمهی بسیار زیبای استاد ابتهاج از شعر "در کوچهسار غم" ؛ دَرین سرای بیکسی،کسی به در نمیزند...
۷۵ بازدیدشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۴
۱ دیدگاه
تبلیغات
در کوچهسار غم
درین سرای بی کسی،کسی به در نمیزند
به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمیزند
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمیکُند
کسی به کوچهسارِ شب درِ سحر نمیزند
نشستهام در انتظارِ این غبارِ بیسوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمیزند
گذرگهی است پُر ستم که اندر او به غیرِ غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمیزند
دل خراب من دگر خرابتر نمی شود
که خنجر غمت از این خرابتر نمیزند
چه چشم پاسخ است از این دریچه پهای بسته ات؟
برو که هیچ پکس ندا به گوش کر نمیزند!
نه سایه دارم و نه بَر، بیفکَنَندَم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمیزند
تبلیغات