همه چیز درباره زمین تخت

به نام خدا
توضیحات اولیه همه چیز درباره زمین تخت رو من میخام بگم که شامل ۲ بخش هست که بخش اول آشنا شدن و بقیه چیز ها و بخش دوم دلایل نظریه تخت هست امیدوارم که خوشتون بیاد. |
---|
بخش اول |
زمین تخت مدل زمین تخت یا تصور صافبودن کره زمین مفهومی از یک پنداشت باستانی و از دیدگاه علمی رد شده در مورد شکل زمین به عنوان یک صفحه یا قرص هندسی است. بسیاری از تمدنهای قدیمی به کیهاننگاری زمین تخت اعتقاد داشتند؛ از جمله در یونان تا زمان عصر کلاسیک، تمدنهای خاور نزدیک تا عصر هلنیستی، هند تا زمان امپراتوری گوپتا و چین تا قرن هفدهم میلادی. نظریه زمین کروی بهواسطه فیثاغورس در فلسفه یونان باستان مطرح شد و ارسطو توانست با استفاده از شواهد تجربی، کروی بودن زمین را ثابت کند. تصور زمین تخت امروز رد شده و زمین کروی از نظر علمی (مشاهده) به طور کامل به اثبات رسیده است. با این حال گروههای زمین تختگرا از طریق شبهعلم و تئوریهای توطئه هنوز هم سعی در تبلیغ تصور غیرعلمی زمین تخت دارند. در زمانهای قدیم که ابزارها و تکنولوژی امروزی وجود نداشت، برخی مردم آن زمان تصور میکردند که زمین باید مسطح باشد.طبق دلایل علمی موجود باید زمین را گرد (کروی) دانست دلایلی همچون ماه گرفتگی که باید سایه زمین بر روی ماه بیافتد که با نظریه تخت بودن زمین غیرممکن است.
بر اساس اعلام سازمانهای فضایی ارتفاع لازم برای دیدن انحنای زمین بالای ۴۰۰ کیلومتر است. |
---|
دلیل تصور زمین تخت افراد وقتی در قایقی درمیان دریا قرار میگرفتند، سطح آبهای اطراف خود را که فاصله خیلی زیاد از آنها نداشت، مسطح میدیدند و آسمان را به صورت کاسه وارونهای میدیدند که روی آبها را پوشانده. امروزه، زمین تخت گرایان هم آسمان را به شکل یک کاسه یا نیم دایرهٔ وارونه میدانند و به آن گنبد آسمان میگویند، که در پشت آن ستارهها به همراه ماه و خورشید و آب وجود دارد؛ عده ای از زمین تخت گرایان خورشید و ماه را داخل گنبد میدانند و عدهای آن را بیرون از آن میدانند، اما این دو گروه در عمده و بقیهٔ قوانین تفکر زمین تخت تفاهم دارند و موافق هستند.
خطی که آسمان و آب را به هم وصل میکرد افق نامیدهاند. در دیدگاه زمین تخت گرایان، دلیل صاف بودن افق این است که زمین صاف است و آب دریاها که روی سطح زمین قرار گرفته است هم، به همین دلیل صاف است و طرفداران این تفکر، دلیل اینکه در لیوان یا در هر جسمی با کف غیر صاف سطح آب تغییر نمیکند و صاف میماند را این دانستهاند که سطح زمین صاف است و گرانش از سطحی صاف آب را جذب میکند. |
---|
تاریخچه
تصویر کره زمین: این انیمیشن از دستچین ۲۲ تصویر واقعی کاوشگر ناسا؛ که چرخش زمین را با ۲۳٫۴ درجه شیب (قطب شمال به سمت بیننده گرفته شده)، چند هفته مانده به انقلاب تابستانی نشان میدهد.
نیز که به گنبد آسمان چسبیده بودند همراه آن میچرخیدند. به نظر او دلیل حرکت ستارگان روی مسیر مشخص چیزی جز این نبود. خورشید و ماه نیز به آسمان چسبیده بودند و به این ترتیب طلوع و غروب میکردند. گرچه آسمان یک کره بزرگ و تو خالی بود اما باز هم زمین صاف و مسطح بود. آناکسیماندر فکر کرد زمین مثل تخته سنگی صاف است، که در مرکز کره آسمان قرار گرفته و مانند خطی از این سر تا آن سر کشیده شده است. اگر قبول کنیم که زمین به صورت تخته سنگی است در مرکز آسمان که از این سر به آن سر کشیده شده ما میتوانستیم به جایی برسیم که آسمان با زمین تماس پیدا میکرد؛ و ما میتوانستیم خودمان را به نقطهای برسانیم که خورشید از آنجا طلوع میکند و حتی میتوانستیم آن را لمس کنیم. آنها حتی شکل مردی را کشیده بودند که به محل برخورد آسمان با زمین رسیده بود. این مرد در حالی نقاشی شده بود که سر خود را از آسمان بیرون آورده و به دستگاهی که سبب چرخش آسمان میشود نگاه میکند.
ارسطو همچنین دلیل میآورد که کشتیها در هر جهت که از ساحل دور شوند، ابتدا بدنه و سپس دکل آنها ناپدید میشود و این نشانهای از کروی بودن زمین است.
تصویری از ویرایش ۱۵۵۰ کتاب «روی کرهٔ جهان»، تأثیرگذارترین کتاب درسی نجوم اروپا در قرن سیزدهم.
در زمانهای قدیم مردمان زیادی بودند که بنا به شغلی که داشتند باید به جاهای مختلف سفر میکردند. آنهاییکه به شمال مسافرت میکردند شبها متوجه تفاوتهایی در آسمان میشدند. بعضی از ستارگانی راکه آنها در نزدیکی افق جنوب میدیدند هنگام مسافرت به شمال دیگر قادر به دیدنشان نبودند، اما هنگامی که به خانه و وطن خود برمیگشتند ستارههایی را که قادر به دیدنشان نبودند در افق جنوبی دوباره مشاهده میکردند.
کسانی که به طرف جنوب سفر میکردند عکس این وضع را میدیدند. آنها موقع حرکت به طرف جنوب ستارههایی را در افق جنوب میدیدند که هرگز در محل زندگی خود ندیده بودند و هنگامی که به خانه بازمیگشتند دوباره این ستارهها ناپدید میشدند. این وضع دربارهٔ افق شمال نیز صدق میکرد. ستارههایی بودند که همراه چرخش آسمان در افق شمال فرومیرفتند به هنگام مسافرت به طرف شمال این ستارهها دیگر در افق فرونمیرفتند و در جای خود باقی میماندند. هنگام سفر به جنوب ستارههایی که درست بالای افق شمال قرار داشتند، شروع به فرورفتن در افق میکردند. آنها به این امر آگاهی یافتند که ستارهها از همه نقاط زمین دیده نمیشدند بنابراین زمین نمیتوانست صاف باشد. آناکسیماندر تصور میکرد شاید زمین به شکل یک قوطی حلبی یا یک استوانه باشد که در مرکز گنبد آسمان قرار گرفته است وقتی حرکت به طرف شمال شروع میشد حرکت بر روی یک مسیر منحنی بود و وقتی نگاه متوجه پشت سر میشد انحنای استوانه تعدادی از ستارههای سمت جنوب را میپوشاند؛ و اگر حرکت به طرف جنوب بود، باز هم حرکت در مسیر منحنی بود و هنگام نگاه به عقب استوانه تعدادی از ستارههای سمت شمال را از دید مخفی میکرد.
اِردآپفِل (آلمانی: سیبزمینی) ساختهشده توسط مارتین بیهایم در ۱۴۹۲، قدیمیترین مدل کروی برجامانده از زمین است.
هنگام ماه گرفتگی سایه زمین بر روی سطح کره ماه قرار میگرفت و لبه سایه زمین شکل کروی داشت. مردمانی که در مناطق ساحلی زندگی میکردند، مشاهده میکردند که وقتی یک کشتی از ساحل دور میشود ابتدا بدنه کشتی از دید بیننده که در ساحل بود ناپدید میشد، ولی قسمت دکل کشتی هنوز دیده میشد؛ و با دور شدن کشتی کمکم دکل کشتی نیز از دید بیننده ناپدید میگشت. این پدیده دربارهٔ کشتیهایی که به ساحل نزدیک میشدند برعکس بود، یعنی ابتدا دکل کشتی دیده میشد سپس با نزدیک شدن کشتی به ساحل بدنه کشتی نیز پدیدار میگشت. این مشاهدات فکر مشاهده کنندگان به احتمال کروی بودن زمین را زیاد میکرد. از دید عده ای دیدگاه زمین تخت از جهات بسیاری دچار نقص میباشد. بهطور مثال در این نظریه جایی برای مفهوم گرانش و ذاتاً چهار نیروی اساسی فیزیک وجود ندارد. همچنین در مورد توضیح علت شب و روز، ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی، علت روشن بودن ماه و موارد بسیار دیگر توضیحاتی را ارئه میدهد که از دید دانشمندان قابل قبول نیست. از دید علمی هرگاه قبول داشته باشیم که مفهومی به نام مفهوم جاذبه وجود داشته باشد، آنگاه پتانسیل گرانشی که به اجرام وارد میشود مدام باعث تحریک و حرکت اجرام میشود، تا اینکه به حالت تعادلی برسند که کمترین پتانسیل گرانشی به آنها وارد شود، که این حالت تعادل به صورتی است که اجرام به شکل کره دربیایند. از دید طرفداران و پژوهشگران تفکر زمینتخت (توهم جاذبه) صرفاً به دلیل چگالی بیشترِ عموم اجسام نسبت به هوا است که باعث میشود آنها به پایین بیایند، و برخی اجسام و گازهایی که پایین نمیآیند و بالا میروند به دلیل چگالی کمتر این اتفاق برایشان رخ میدهد. اما در مورد چگالی هوا اگر این مورد درست باشد پس باید گازهای تشکیل دهندهٔ هوا هم که چگالی متفاوتی دارند از هم جدا شوند و هر کدام در ارتفاع معینی از زمین قرار بگیرند؛ برای مثال دیاکسید کربن باید در سطح زمین جمع شود و اکسیژن بالاتر از آن جمع شود و دیگر گازهای تشکیل دهندهٔ هوا هم به همین صورت لایه لایه بر روی هم جمع شوند چرا که هر کدام چگالی متفاوتی دارند. |
---|
بخش دوم |
باور های نوین زمین تخت باورهای نوین زمین تخت توسط سازمانها و افرادی ترویج میشود که برخلاف بیش از دو هزار سال اجماع علمی، از تخت بودن زمین حمایت میکنند و در عین حال کروی بودن زمین را انکار میکنند. باورهای زمین تخت شبهعلم هستند. فرضیهها و ادعاها مبتنی بر دانش علمی نیستند. طرفداران زمین تخت توسط متخصصان فلسفه و فیزیک بهعنوان منکران علم طبقهبندی میشوند.
پیشبینیهای کره مانند برآمدگی همفاصله همسان بهعنوان تصاویری از مدل زمین تخت انتخاب شدهاند که قطب جنوب را بهعنوان یک دیوار یخی در اطراف یک زمین دیسکشکل به تصویر میکشد.
یک توصیف از ایگدراسیل نورس در ۱۸۴۷ ایسلند - درخت زندگی نشان می دهد زمین در سطح صلب تخت است و با نیم کره زیرزمین و نیم کره سماوی محافظ (گنبد مینا) در مجموع کروی است یعنی هم تخت است هم کروی. در این باور اطراف زمین تخت قله قاف و در پشت آن لایه ها و قاره های دیگری وجود دارد.
قدمت گروههای زمین تخت دوران نوین به میانههای سده بیستم میرسد. برخی از طرفداران جدی هستند و برخی نه. کسانی که جدی هستند اغلب با انگیزه مذهب یا تئوریهای توطئه انگیزه دارند. از طریق استفاده از رسانههای اجتماعی، تئوریهای زمین تخت بهطور فزایندهای توسط افراد غیر وابسته به گروههای بزرگتر مورد حمایت و ترویج قرار گرفته است. بسیاری از باورمندان از رسانههای اجتماعی برای انتشار نظرات خود استفاده میکنند. |
---|
مشکلات باور به زمین تخت انواع مختلف مشاهدات انجام شده در سطح زمین، در حال پرواز یا در مدار، شواهد تجربی از شکل تقریباً کروی زمین ارائه میدهند. از جمله آثار و پدیدههایی که میتوان با چرخش زمین به دور خورشید توضیح داد و اگر زمین صاف و ساکن باشد اصلاً معنی ندارد، دیدن اجرام دور از سطح زمین است. ماه گرفتگی؛ ظهور ماه؛ رصد آسمان از ارتفاع؛ رصد ستارگان ثابت و معین از مکانهای مختلف؛ رصد خورشید؛ ناوبری سطحی؛ اعوجاج شبکه در یک سطح کروی؛ سیستمهای آب و هوا؛ جاذبه زمین و تکنولوژی نوین. |
---|
سدهٔ ۱۹ و اوایل سدهٔ ۲۰ برخلاف تصور رایج که تا چند صد سال پیش بهطور کلی تصور میشد زمین تخت است، کروی بودن زمین حداقل از دوره هلنیستی (۳۲۳ پ.م. تا ۳۱ پیش از میلاد) بهطور گسترده در جهان غرب (و عموماً توسط محققان) پذیرفته شده است. تا سدهٔ ۱۹ بود که مفهوم زمین تخت دوباره زنده شد.
نقشه زمین تخت روباتام
باور نوین زمین تخت از نویسنده انگلیسی ساموئل روباتام (۱۸۱۶–۱۸۸۴) سرچشمه گرفته است. روباتام بر اساس نتایج حاصل از آزمایش خود در سطح بدفورد در سال ۱۸۳۸، جزوهای را در سال ۱۸۴۹ با عنوان نجوم زتتیک منتشر کرد که با نام مستعار «پارالاکس» نوشت. او بعداً این را در کتاب زمین نه یک کره گسترش داد و پیشنهاد کرد که زمین یک دیسک صاف است که در مرکز قطب شمال قرار دارد و در امتداد لبه جنوبی آن توسط دیواری از یخ، قطب جنوب محدود شده است. روباتام همچنین باور داشت که خورشید و ماه ۳٬۰۰۰ مایل (۴٬۸۰۰ کیلومتر) هستند بالاتر از زمین و اینکه «کیهان» ۳٬۱۰۰ مایل (۵٬۰۰۰ کیلومتر) بود بالاتر از زمین قرار دارد. او همچنین جزوهای با عنوان ناسازگاری نجوم مدرن و مخالفت آن با کتاب مقدس منتشر کرد که در آن استدلال میکرد که «کتاب مقدس، در کنار حواس ما، از این ایده حمایت میکند که زمین تخت و غیرقابل حرکت است و این حقیقت اساسی نباید برای مدتی کنار گذاشته شود. سیستمی که صرفاً بر اساس حدس و گمان انسان است.» روباتام و پیروانی مانند ویلیام کارپنتر با استفاده موفق از شبهعلم در مناظرات عمومی با دانشمندان برجستهای مانند آلفرد راسل والاس مورد توجه قرار گرفتند. روباتام یک انجمن Zetetic در انگلستان و نیویورک ایجاد کرد و بیش از هزار نسخه از Zetetic Astronomy را ارسال کرد. والاس آزمایش Bedford Level را در سال ۱۸۷۰ تکرار کرد و شکست اتمسفر را تصحیح کرد و زمین کروی را نشان داد.
در سال ۱۸۷۷، همپدن کتابی با عنوان کتاب راهنمای جدیدی از کیهانشناسی کتاب مقدس تولید کرد. روباتام همچنین مطالعاتی انجام داد که نشان میداد اثرات کشتیهایی که در زیر افق ناپدید میشوند را میتوان با قوانین چشمانداز در رابطه با چشم انسان توضیح داد. در سال ۱۸۸۳، او انجمنهای زتتیک را در انگلستان و نیویورک تأسیس کرد که هزار نسخه از نجوم زتتیک را به آنها ارسال کرد.
پس از مرگ روبوثام، لیدی الیزابت بلونت در سال ۱۸۹۳ انجمن جهانی زتتیک را تأسیس کرد که هدف آن «تبلیغ دانش مربوط به کیهانشناسی طبیعی در تأیید کتاب مقدس، بر اساس تحقیقات علمی عملی» بود. انجمن مجلهای به نام The Earth Not a Globe Review منتشر کرد که به قیمت دو پنس فروخته شد و تا اوایل سده بیستم فعال باقی ماند. یک مجله زمین تخت، زمین: مجله ماهانه حس و علم، میان سالهای ۱۹۰۱ و ۱۹۰۴ منتشر شد و توسط لیدی بلونت ویرایش شد.[۱۶] او باورمند بود که کتاب مقدس مرجع بی چون و چرای جهان طبیعی است و استدلال میکرد که نمیتوان مسیحی بود و باور داشت که زمین یک کره است. اعضای مشهور شامل EW Bullinger از انجمن کتاب مقدس سهگانه، ادوارد هاتون، مدیر ارشد علوم طبیعی در کالج ترینیتی دوبلین و یک اسقف اعظم بود. او آزمایشهای روباتام را تکرار کرد و آزمایشهای متضاد ایجاد کرد، اما علاقه پس از جنگ جهانی اول کاهش یافت.[۱۷] انجمن جهانی زتتیک «در سالهای ۱۹۵۶، ۱۹۷۲ و ۲۰۰۴ تحت نامهای مختلف احیا شد».[۱۸] این جنبش باعث ایجاد چندین کتاب شد که برای زمینی صاف و ثابت بحث میکردند، از جمله Terra Firma نوشته دیوید واردلاو اسکات.
دیگر زمینهای تخت قابل توجه در این دوره زمانی عبارتند از:
ویلیام کارپنتر، چاپگری که اصالتاً اهل گرینویچ بود، از حامیان روباتام بود. کارپنتر از سال ۱۸۶۴ کتاب «آزمایش نجوم نظری و آشکار - اثبات اینکه زمین یک کره نیست» را در هشت قسمت با نام عقل سلیم منتشر کرد. او بعداً به بالتیمور مهاجرت کرد، جایی که در سال ۱۸۸۵ صد دلیل بر این که زمین یک کره نیست منتشر کرد او نوشت: «رودخانههایی هستند که صدها مایل به سمت سطح دریا جریان دارند بدون اینکه بیش از چند فوت سقوط کنند. - به ویژه، نیل، که در هزار مایل، فقط یک پا سقوط میکند. وسعت سطحی به این وسعت با ایده تحدب زمین کاملاً ناسازگار است؛ بنابراین، این یک دلیل معقول است که زمین یک کره نیست، و همچنین: «اگر زمین یک کره بود، یک کره مدل کوچک بهترین خواهد بود.» - چون واقعیترین – چیزی که دریانورد با خود به دریا ببرد. اما چنین چیزی معلوم نیست: با چنین اسباب بازی بهعنوان راهنما، دریانورد کشتی خود را بهطور یقین خراب میکند! این دلیلی بر این است که زمین یک کره نیست.»
جان جاسپر، بردهای آمریکایی که به واعظی پرکار و دوست کارپنتر تبدیل شد، احساسات دوستش را در مشهورترین موعظه خود «خورشید حرکت میکند» که بیش از ۲۵۰ بار موعظه شد، همیشه با دعوت، تکرار کرد. جاسپر در گزارشی مکتوب از خطبهاش، که در ریچموند ویگ در ۱۹ مارس ۱۸۷۸ منتشر شد، میگوید که مکرراً به آیه «چهار فرشته را دیدم که در چهار گوشهٔ زمین ایستادهاند»[۱۹] استناد میکرد و با بحث و جدل ادامه میداد: پس ما در زمینی چهار گوشه زندگی میکنیم، پس دوستان من به من بگویید چگونه به نام خدا زمینی با چهار گوش گرد میشود؟ او در همان مقاله چنین استدلال میکند: «اگر زمین مانند دیگرانی باشد که نظریهای متفاوت دارند و در آن طرف ساکن باشند، آنها مجبورند مانند مگسها روی سقف اتاق راه بروند و پاهایشان به سمت بالا باشد.» در براکپورت، نیویورک، در سال ۱۸۸۷، MC Flanders به مدت سه شب در مورد یک زمین تخت علیه دو جنتلمن علمی که از کرویت دفاع میکردند بحث کرد. پنج شهروند انتخاب شده بهعنوان داور در پایان به اتفاق آرا به یک زمین تخت رای دادند. این مورد در دموکرات براکپورت گزارش شد. جوزف دبلیو. هولدن از مین، قاضی سابق صلح، سخنرانیهای متعددی در نیوانگلند ایراد کرد و در نمایشگاه کلمبیا در شیکاگو در مورد نظریه زمین تخت سخنرانی کرد. شهرت او به کارولینای شمالی رسید، جایی که هفتهنامه استیتسویل Landmark در مرگ او در سال ۱۹۰۰ نوشت: «ما به این دکترین پایبند هستیم که خود زمین تخت است و از اینکه متوجه شدیم یکی از اعضای ما مرده است، بسیار متأسفیم.»
در سال ۱۸۹۸، جاشوا اسلوکام در حین گردش انفرادی خود در جهان، با گروهی از زمینهای تخت در دوربان، آفریقای جنوبی مواجه شد. سه بوئر که یکی از آنها روحانی بود، جزوهای به اسلوکام ارائه کردند که در آن تلاش کردند ثابت کنند که جهان تخت است. پل کروگر، رئیس جمهوری ترانسوال، همین دیدگاه را مطرح کرد: «منظور شما دور دنیا نیست، غیرممکن است! منظورت در دنیاست غیرممکن است!» از سال ۱۹۱۵ تا ۱۹۴۲ ویلبر گلن وولیوا، که در سال ۱۹۰۶ کلیسای کاتولیک مسیحی، یک فرقه پنطیکاستی که یک جامعه آرمانشهری را در صهیون، ایلینویز تأسیس کرد، در اختیار گرفت، دکترین زمین تخت را موعظه کرد. او از یک عکس دوازده-مایل (۱۹-کیلومتر) خط ساحلی در دریاچه وینباگو، ویسکانسین، سه فوت (۹۱ سانتیمتر) بالای خط آب برای اثبات نظر خود. هنگامی که کشتی هوایی ایتالیا در سال ۱۹۲۸ در یک سفر به قطب شمال ناپدید شد، او به مطبوعات جهان هشدار داد که از لبه جهان عبور کرده است. او جایزهای ۵۰۰۰ دلاری (۹۸۵۹۰ دلار در سال ۲۰۲۲) برای اثبات اینکه زمین تحت شرایط خودش تخت نیست، پیشنهاد کرد. آموزش زمین کروی در مدارس صهیون ممنوع شد و این پیام در ایستگاه رادیویی WCBD او مخابره شد. همراه با کسانی که از او پیروی کردند، فرانک چری (متوفی ۱۹۶۳)، بنیانگذار مذهب عبری سیاه اسرائیل، وجود یک زمین تخت «محاطره شده توسط سه لایه بهشت» را آموزش داد. |
---|
انجمن بین المللی پژوهش های زمین تخت
لوگوی انجمن زمین تخت
در سال ۱۹۵۶، ساموئل شنتون انجمن بینالمللی تحقیقات زمین تخت را که بیشتر به عنوان «انجمن زمین تخت» شناخته میشود، به عنوان جانشین انجمن جهانی زتتیک ایجاد کرد و آن را به عنوان «منشی سازماندهی» از خانهاش در دوور انگلستان اداره کرد. با توجه به علاقه شنتون به علم و فناوری جایگزین، تأکید بر استدلالهای مذهبی کمتر از جامعه پیشین بود.[۲۷] این درست پیش از پرتاب نخستین ماهواره مصنوعی توسط اتحاد جماهیر شوروی به نام اسپوتنیک بود. او پاسخ داد: «آیا حرکت به دور جزیره وایت کروی بودن آن را ثابت میکند؟ برای آن ماهوارهها هم همینطور است.»
هدف اصلی او این بود که به کودکان پیش از اینکه دربارهٔ زمین کروی متقاعد شوند، دسترسی پیدا کند. با وجود تبلیغات فراوان، مسابقه فضایی حمایت شنتون در بریتانیا را تا سال ۱۹۶۷ از میان برد، زمانی که او به دلیل برنامه آپولو شروع به معروف شدن کرد. هنگامی که تصاویر ماهوارهای زمین را به صورت یک کره نشان میدادند، شنتون اظهار داشت: «به راحتی میتوان دید که چگونه یک عکس مانند آن میتواند چشم آموزش ندیده را فریب دهد.»[۳۰] او بعداً در مورد عکسهای مشابهی که توسط فضانوردان گرفته شده است سؤال شد، او خمیدگی را به استفاده از لنزهای زاویه باز نسبت داد و افزود: «این یک فریب عمومی است و درست نیست».
در سال ۱۹۶۹، شنتون، الیس هیلمن، مدرس پلی تکنیک شرق لندن را متقاعد کرد تا پس از تلاش برای متقاعد کردن ادن توماس، رئیس سابق، به سمت ریاست انجمن زمین تخت برود. اما شواهد کمی دال بر فعالیت او تا پس از مرگ شنتون وجود دارد، زمانی که او بیشتر کتابخانه شنتون را به آرشیو بنیاد علمی تخیلی که در تأسیس آن کمک کرد اضافه کرد.
شنتون در سال ۱۹۷۱ درگذشت. چارلز کی جانسون، خبرنگاری از کالیفرنیا، بخشی از کتابخانه شنتون را از همسر شنتون به ارث برد. او ادغام شد و رئیس انجمن بینالمللی تحقیقات زمین تخت آمریکا و کلیسای مردمی میثاق در کالیفرنیا شد. طی سه دهه بعد، تحت رهبری او، انجمن زمین تخت به ۳۵۰۰ عضو افزایش یافت.
جانسون سالها به بررسی مطالعات تئوریهای زمین تخت و گرد پرداخت و شواهدی مبنی بر توطئه علیه زمین تخت ارائه کرد: «ایده یک کره در حال چرخش تنها یک توطئه اشتباه است که موسی، کلمب و FDR همگی با آن مبارزه کردند. . " مقاله او در سال ۱۹۸۰ در مجله Science Digest منتشر شد. در ادامه آمده است: «اگر کره باشد، سطح آب بزرگ باید منحنی باشد. جانسونها سطوح دریاچه تاهو و دریای سالتون را بدون تشخیص انحنا بررسی کردهاند.»
جانسون انتشارات بسیاری منتشر کرد و تمام درخواستهای عضویت را مدیریت کرد. مشهورترین نشریه Flat Earth News، فصلنامه چهار صفحهای بود. جانسون هزینه این انتشارات را از طریق حقالزحمه سالانه اعضا به مبلغ ۸ تا ۱۰ دلار آمریکا در طول دوره رهبری خود پرداخت کرد. جانسون به خاطر باورهای خود از کتاب مقدس استناد کرد و دانشمندان را بهعنوان فریبکاری میدید که دین را با علم جایگزین میکند.
جدیدترین مدل سیاره انجمن زمین تخت این است که بشریت روی یک دیسک زندگی میکند که قطب شمال در مرکز آن قرار دارد و ۱۵۰-فوت-high (۴۶-متر) دیوار یخی، قطب جنوب، در لبه بیرونی. نقشه به دست آمده شبیه نماد سازمان ملل متحد است که جانسون از آن بهعنوان مدرکی برای موقعیت خود استفاده کرد. در این مدل، خورشید و ماه هر کدام ۳۲ مایل (۵۱ کیلومتر) در قطر.
انجمن زمین تخت با سخنرانی علیه دولت ایالات متحده و همه آژانسهای آن، بهویژه ناسا، اعضای خود را جذب کرد. بسیاری از ادبیات جامعه در روزهای اولیه خود بر تفسیر کتاب مقدس به معنای تخت بودن زمین متمرکز بود، اگرچه آنها سعی کردند توضیحات و شواهد علمی ارائه دهند.
نقد
یوگنی اسکات این گروه را نمونهای از "الهیات افراطی کتاب مقدس-لفظی اللفظی " نامید: زمین صاف است زیرا کتاب مقدس میگوید بدون توجه به آنچه علم به ما میگوید صاف است.
به گفته برخی از زمینهای تخت، انجمن زمین تخت یک سازمان تحت کنترل دولت است که هدف واقعی آن طرح ادعاهای مضحک در مورد زمین تخت و در نتیجه بیاعتبار کردن جنبش زمین تخت است.
کاهش و راهاندازی دوباره
به گفته چارلز کی جانسون، اعضای گروه تحت رهبری او به ۳٬۵۰۰ نفر افزایش یافت، اما پس از آتشسوزی در خانه او در سال ۱۹۹۷ که تمام سوابق و تماسهای اعضای جامعه را از میان برد، شروع به کاهش کرد. همسر جانسون که به مدیریت پایگاه داده عضویت کمک کرد، اندکی پس از آن درگذشت. جانسون خود در ۱۹ مارس ۲۰۰۱ درگذشت.
در سال ۲۰۰۴، دانیل شنتون (بدون رابطه با ساموئل) انجمن زمین تخت را احیا کرد و آن را در اطراف یک انجمن گفتگوی مبتنی بر وب قرار داد. او باورمند است که هیچکس مدرکی مبنی بر تخت نبودن جهان ارائه نکرده است.
این در نهایت منجر به راهاندازی دوباره رسمی انجمن در اکتبر ۲۰۰۹، و ایجاد یک وب سایت جدید، شامل مجموعهای عمومی از ادبیات زمین تخت و یک ویکی شد. علاوه بر این، انجمن برای نخستین بار از سال ۲۰۰۱ شروع به پذیرش اعضای جدید کرد، و توماس دالبی نوازنده نخستین کسی بود که به انجمن تازه تشکیل شده پیوست. تا تاریخ ژوئیه ۲۰۱۷، بیش از ۵۰۰ نفر عضو شده بودند.
در سال ۲۰۱۳، بخشی از این جامعه جدا شد و یک گروه جدید مبتنی بر وب تشکیل داد که دارای یک انجمن و ویکی نیز بود. |
---|