طرفداری | رسانه مستقل و بزرگترین شبکه اجتماعی ورزشی
طرفداری: قلب تپندهی دنیای ورزش در ایرانطرفداری یکی از محبوبترین و بزرگترین وبسایتهای ورزشی فارسیزبان است که از سال ۱۳۹۱ فعالیت خود را آغاز کرده است. این پلتفرم جامع، برای همه علاقهمندان به ورزش، اخبار و تحلیلهای داغ ورزشی را در زمینههای مختلفی همچون فوتبال، والیبال، بسکتبال، کشتی و سایر رشتههای ورزشی پوشش میدهد.
سلام طبق آخرین نظرسنجی که در مورد انتخاب فیلم مورد علاقه کاربران داشتم؛ حدود ۷۵ کاربر، ۳ فیلم مورد علاقشون رو داخل پست یا به صورت خصوصی برام فرستادن.
درنظر دارم فیلمای معرفی شده رو به صورت لیستی دقیق از { اسم فیلم - عکس - خلاصه - ژانر - امتیاز IMDb - لینک دانلود ) بزارم. طبق روال همیشگی لیست فیلما بدون سانسور با زیرنویس چسبیده میباشد.
فیلم رستگاری در شاوشنگ The Shawshank Redemption
اندی، بانکدار محترم و پولدار ایالت نیوانگلند، به اتهام قتل همسرش و فاسق او به حبس ابد در زندان ایالتی شاوشنک محکوم می شود و اندکی بعد با Red، زندانی سیاه پوست، دوست می شود. پس از هجده سال، اندی ردی از قاتل اصلی پیدا می کند و تصمیم می گیرد برای آزادی تلاش کند…
«اجکوم» (هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده، در حالی که نیروی خارق العاده ی شفابخشی دارد.
فیلم شوالیه تاریکی بر میخیزد The Dark Knight Rises
هشت سال بعد از اینکه «بتمن» ( کریستین بیل ) تمام جنایت های «هاروی دنت» را گردن میگیرد، رهبر گروهی از تروریست ها بنام «بین» ( تام هاردی )، شهر گاتهام را ویران می کند و اینگونه است که شوالیه تاریکی برای محافظت از شهر باز می گردد...
بتمن به کمک سرگرد جیم گوردون و دادستان جدید هاروی دنت، شهر را از وجود آخرین خانوادههای تبهکاری پاک می کند. همکاری این سه نفر ظاهرا موثر واقع میشود، اما طولی نمی کشد که خود را در مقابل هرج و مرج های یک تبهکار نو پا بنام جوکر، عاجز میبینند.
دکتر «کینگ شولتز» (کریستوفر والتز) آزادی یک برده سیاه پوست بنام «جنگو» (جیمی فاکس) را می خرد، و به او کمک می کند تا همسرش را که در چنگ یک مزرعه دار ثروتمند و بی رحم بنام «کلوین کندی» (لئوناردو دیکاپریو) است، نجات دهد...
براساس یک داستان واقعی که در سال ۱۹۶۵ همه مردم را بهت زده کرد.فیلم درباره شک آورترین جرمی است که علیه یک قربانی صورت گرفته است.”گرترود بانیزسکی” مادری که با شش فرزندش زندگی می کند.مشکلات مالی باعث می شود او به نقطه ی فروپاشی روانی برسد.که باعث کشته شدن یکی از فرزندانش و وحشتی غیر قابل باور برای بقیه آنها می شود …
اِون» (مایکل سرا)، «ست» (جونا هیل) و «فوگل» سه نوجوان سال آخر دبیرستانی هستند که تنها چند هفته به پایان دوران تحصیلشان باقیمانده اما آنها تاکنون موفق نشده اند رابطه دوستی با دخترهای مدرسه خود برقرار کنند. اون پسری معمولی و سر و زبان دار در مقابل پسرها اما محجوب در برابر دخترهاست. ست پسری چاق، بد قیافه و پرخاشگر است و فوگل نیز بی عرضه می باشد. این سه نفر در اثر خوش شانسی توسط «ژول»( اِما استون )، جذاب ترین دختر مدرسه شان به یک جشن دعوت می شوند. آنها از این موضوع بسیار خوشحالند و ست تصمیم دارد از این فرصت
فیلم جایی برای پیرمرد ها نیست No Country for Old Men
یک شکارچی بنام "لولین ماس" روزی بطور اتفاقی با اجساد گروهی از تبهکاران، که بخاطر بهم خوردن معامله مواد مخدر یکدیگر را کشته اند روبرو می شود. او این ماجرا را به پلیس خبر می دهد، اما قبل از آن دو میلیون دلار پول نقد را از صحنه جرم برای خودش بر می دارد. از این رو قاتلی روانی بنام "آنتون چیگور"، برای بدست آوردن پول، رد او را گرفته و به تعقیب او می پردازد...
گروهی از خبرنگاران سعی دارند تا آخرین سخنان گفته شده توسط سرمایه دار کلان و رئیس روزنامه Rosebud آقای «چالرز فاستر کین» را رمزگشایی کنند. فیلم با نمایش حلقه ی چاپ روزنامه ای که تیتر آن زندگی نامه ی چارلز فاستر کین می باشد، شروع می شود. پس از آن ما تکه هایی از گذشته ی زندگی چارلز کین را می بینیم. همانطور که خبرنگاران تحقیق و جستجو بیشتری می کنند، تماشاگران به اوج و محبوبیت رسیدن یک مرد را مشاهده می کنند و در آخر می بینند چطور از قله ی دنیا به پایین کشیده می شود...
«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
در حالی که قحطی و گرسنگی به کره ی زمین چیره شده، گروهی از ستاره شناسان تصمیم میگیرند تا با استفاده از یک کرمچاله ی فضایی که به تازگی کشف شده، محدودیت های سفر انسان به دور ترین نقاط فضا را از بین ببرند...
«دون ویتو کورلئونه» یکی از رؤسای پرقدرت مافیاست که به خاطر کمک هایش به مهاجران ایتالیایی در نیویورک به «پدرخوانده» معروف است. پس از مرگ «دون ویتو»، جای او را پسر کوچک خانواده، «مایکل»، می گیرد که پیش از این علاقه ای به فعالیت های غیرقانونی خانواده اش نداشته است. «مایکل» خیلی زود با یک سری قتل و کشتار و پس از تصفیه ی خرده حساب های قدیمی، پدرخوانده ی جدید می شود .
رنگو به غیر از نوع تقلبی که در آن او آن را هدایت میکند و در آن عمل میکند , همیشه در جستجوی کار و ماجراجویی است . بعد از یک تصادف رانندگی , او در یک شهر قدیمی غربی به نام کثافت حرکت میکند . چیزی که این شهر به آن نیاز دارد آب است , اما آنها به یک قهرمان و یک کلانتر نیاز دارند . فیلم ساز تشنه به سرعت نقش هر دو را میپذیرد و خودخواهانه موافقت میکند که
شجاع دل داستان زندگی حماسی یک آزادی خواه اسکاتلندی است که با انگلیسی ها برای استقلال میجنگد. «ویلیام والاس» (مل گیبسون) شخصیتی ستودنی و کم نظیر است که در پی عشق به همسر از دست رفته اش و عشق به سرزمینش آخرین قطره خون خود را فدا میکند.
هکتور و پاریس شاهزادگان تروا در ایالت اسپارتا مهمان هستند. شاه اسپارتا منلائوس همسری زیبا به نام هلن دارد که دل پاریس جوان را ربوده است. زمان برگشتن، پاریس مخفیانه هلن را از قصر دزدیده و با خود به تروا می برد. فرار هلن بهانه ای می شود تا آگاممنون، پادشاه قدرت طلب یونان با هزاران کشتی جنگی به شهر قلعه مانند تروا حمله کند…
جوانی به نام «جمال» کودکی خود را در خیابانها و حلبی آبادها گذرانده و عشقی رؤیایی به دختری به نام «لتیکا» دارد. جمال فرصت این را مییابد که در مسابقه تلویزیونی «چه کسی میلیونر میشود؟» شرکت کند. او تا آخرین سئوال این مسابقه پیش میرود اما وقت مسابقه به پایان میرسد و ادامه آن به برنامه آینده موکول می شود. در این هنگام پلیس که به پاسخهای صحیح جمال شک کرده و موفقیت وی را تقلب میداند و او را دستگیر می کند.
فیلم بر اساس داستان واقعی زندگی "جوردن بلفورت" از ظهورش به عنوان یک دلال سهام ثروتمند تا زمان سقوطش و درگیری با جرم و جنایت،فساد و دولت فدرال ساخته شده است ...
وقتی دانیل پلانیو اطلاع پیدا می کند که در شهر کوچکی در غرب، دریایی از نفت در حال تراوش از زمین است، فوری دست پسرش را میگیرد و به آنجا می رود تا شانسش را در گرد و خاک بوستن امتحان کند. در این شهر شلوغ که هیجان اصلی در اطراف یک کلیسا که واعظی به نام الی ساندی دارد قرار دارد و شانس به دانیل پلانیو و پسرش روی می اورد. ولی در حالی که روز به روز پول و ثروت آنها افزایش پیدا می کند، کم کم هیچی از ارزش های انسانی، عشق، امید و عقیده باقی نمی ماند و حتی روابط بین پدر و پسر با انحرافات و نیرنگ ها و بیشتر شدن نفت به مخاطره می افتد…
«تونی مونتانا» (ال پاچینو) مهاجر کوبایی که به امریکا امده است با دوستش «منی» (استیون بائور) وارد دسته های مافیایی قاچاق مواد مخدر می شوند. او عاشق «الویرا» (میشل فایفر)، دوست دختر رئیسش می شود. او به سرعت به قدرت می رسد و رئیسش را از سر راه کنار می زند. پس از ازدواج با الویرا با وارد کردن مستقیم کوکائین از کوبا یک امپراطوری بنا می کند ..
پانزده ژانویه 1949. «کلمان ماتیو» (ژونیو)، معلم موسیقی سابق، وارد مدرسه ای شبانه روزی می شود که مختص بچه های یتیم یا مشکل دار است. او تصمیم می گیرد در اوقات بی کاری بچه ها، به ایشان آوازخوانی در یک گروه هم سرایان را بیاموزد...
نیکلاس انجل، از پلیسهای برتر لندن است که بدلیل توطئه همکارانش به شهر کوچکی منتقل می شود. در ابتدا همه چیز آرام است اما پس از رخ دادن یک قتل او به همه چیز مشکوک می شود و به کمک همکار چاقش دنی بارتمن، به دنبال کشف راز ماجراست.
تدی دانیلز «لئوناردو دیکاپریو» و همکارش چاک ایول «مارک رافلو» ماموریت مییابند که برای تحقیق درباره مفقود شدن یکی از خطرناکترین مجرمان روانی (زنی به نام ریچل که به جرم خفه کردن ۳ فرزند خود در آب محکوم شدهاست) به جزیره کوچکی در حوالی شهر «بوستون» به نام «جزیره شاتر» بروند و این جزیره متروکه که محل نگهداری خطرناکترین مجرمان روانی است آبستن اتفاقات رمزآمیزی برای این ۲ تن است...
داستان این فیلم قبل از سه گانه ارباب حلقه ها اتفاق میافتد و نوعی پیشدرآمد بر آن مجموعه فیلم است. «بیلبو بگینز» ( مارتین فریمن ) شخصیت اصلی داستان برای پیدا کردن گنجینه ی اژدهایی بنام «اسماگ»، در سفری پرماجرا با «گندالف» ( یان مک کلن ) و گروهی از دورف ها ( کوتوله ها ) همراه میشود…
کلنل هانس لاندا یک فرد نازی و به شدت یهود ستیز است. او به دلیل دشمنیاش با یهودیان لقب شکارچی یهودی دارد. آلدو یهودی و سردستهی گروه حرامزداهها است. این گروه بسیار خشن است و روی پیشانی قربانیانش سواستیکا حک میکند. هدفشان کشتن نازیها و در نهایت کشتن هیتلر است ...
داستان این فیلم دربارهی فردی به نام «فورست گامپ» میباشد که روی نیمکت نشسته و منتظر اتوبوس است. او در همانجا، برای افراد مختلف، گوشههایی از داستان زندگی خود را نیز تعریف میکند که مصادف با اتفاقات مهم دوران تاریخی آمریکا نیز میباشد.
«اسپیلمان» یک پیانیست با استعداد از خانوادهی یهودی میباشد. پس از اشغال لهستان توسط آلمان، او در تلاش است از شرایط موجود رهایی یابد و در خانهی یکی از دوستانش به اسم «دوروتا» مخفی میشود.
فیلم دیوانه ای از قفس پرید One Flew Over the Cuckoo's Nest
«رندل پاتریک مک مورفی» (جک نیکلسون) را به جرم تجاوز دستگیر میکنند و به حکم دادگاه او را برای بررسی وضعیت روانی اش به بیمارستان روانی ایالتی میفرستند. مک مورفی، با مقررات سخت و غیر انسانی تیمارستان که توسط زن سرپرستاری (لوئیز فله چر) اعمال میشود مخالفت میکند...
در دوران جنگ هاي داخلي امريکا، سه مرد در پي يافتن جعبه اي هستند که حاوي دويست هزار دلار پول مسروقه است: »استنزا« (وان کليف)، »جو« (ايست وود) و »توکو« (والاک)...
فیلم داستان بنجامین باتون را روایت می کند، مردی که برعکس دیگران، وقتی که تازه به دنیا آمده ظاهری پیر دارد و هرچه از سنش می گذرد جوانتر میشود و همین موضوع عواقب عجیب و غریبی برای او در پی دارد.
اعضای خانواده کی-تایک که همگی بیکار هستند، علاقه زیادی به زندگی در پارک ها دارند اما هنگامی که درگیر یک حادثه غیر منتظره می شوند، همه چیز تغییر می کند…
دام کاب یک دانشمند علمی است که البته چندان در راه پیش بردن علم تحقیق نمی کند. او موفق می شود که به تکنولوژی دست پیدا کند که از طریق آن موفق می شود به رویاها و و ذهن ها انسان ها نفوذ کند و از این طریق اطلاعات آنها را برباید. فن آوری که کاب به آن دست پیدا کرده است شرکت ها و افراد زیادی را وسوه کرده است تا آن را در اختیار داشته باشند …
کریس یک جوان آفریقایی-آمریکایی است که برای دیدار با خانواده نامزدش، رز، به خانه شان رفته است. در ابتدا همه چیز خوب به نظر می رسید اما کم کم حرف هایی در مورد اتفاقات رخ داده در آنجا بازگو می شود که ترس را بر دل کریس می اندازد. یک سری حقایق دیرینه که به طور فزاینده ای نگران کننده است…
لهستان 1960، آنا یک راهبه نوآموز 18 ساله است که در شرف یاد کردن سوگند راهبگی از رازی تاریک در مورد خانوادهاش باخبر میشود که به دوران اشغال نازیها باز میگردد ...
"دنیل" پیک پیتزایی در فرانسه است که رویایش به حقیقت تبدیل می شود که گواهینامه رانندگی تاکسی می گیرد.او توسط پلیس به دلیل سرعت غیر مجاز دستگیر می شود اما به "امیلن" کارآگاهی که نمی تواند رانندگی کند کمک می کتد تا سارقان بانک بزرگی را دستگیر کند...
سه سال از آغاز جنگ کلونها گذشته است و شوالی های «جدای»، «ابی وان کنوبی» و «آناکین اسکای واکر» بسختی جنگیده اند. «آنا کین» (کریستین) که به طور پنهانی با «سناتور پادمه» (ناتالی پورتمن) ازدواج کرده، از ترس از دست دادن او و تحت فشار «صدراعظم پالپاتاین» (مک دیر مید) و دوستی کنوبی (ایوان مک گریگور) تصمیم می گیرد به نیروی تاریکی بپیوندد...
پس از انفجار یک قایق در لنگرگاه سن پدرو، پلیس 27 جسد و مقداری مواد مخدر به ارزش میلیونها دلار را در کنار این قایق منهدم شده پیدا می کند. تنها نجات یافتگان این حادثه نیز که دچار سوختگی شدید شده اند تعدادی تروریست مجارستانی و مردی به اسم وربرل کینت می باشند. کینت توسط پلیس تحت فشار گذاشته می شود تا آنچه را که در قایق اتفاق افتاده بازگو کند. داستان باورنکردنی او که از شش هفته قبل آغاز می شود درباره خودش و چهار جنایتکار همدستش می باشد که توسط فردی مرموز و خطرناک با هویتی پنهان برای دست زدن به اقدامی
پس از اینکه حافظه توماس پاک می شود، وی خود را به عنوان یکی از اعضای گروهی می بیند که در مارپیچی گرفتار شده اند و باید به کمک دیگر اعضا راه فرار خود از وضعیت کنونی را هموار کنند اما...
چهار داستان جنایی متفاوت، که در مرکز آنها مردی درشت اندام با چهرهای خشن قرار دارد که به دنبال قاتل معشوقهاش گلدی است، مردی که با پلیس فاسد شهر گناه درگیر میشود و بعد از یک اشتباه وحشتناک تحت تعقیب قرار می گیرد، یک مامور پلیس که جانش را برای محاقظت از یک دختر به خطر می اندازد، و یک قاتل که به دنبال کسب در آمد از راه خودش است.
هنری کودکی است که دلش می خواهد گانگستر شود و برایش گانگستر شدن مهم تر از رئیس جمهور آمریکا شدن است. او عاشق زندگی پر زرق و برق، اتومبیل های شیک و گران قیمت و قدرت و نفوذ گانگسترهاست. هنری کارش را به عنوان پادو شروع میکند اما علیرغم ریشه ایرلندی اش به تدریج پلکان قدرت را در خانواده مافیایی ایتالیایی تبار نیویورک طی میکند. او به همراه جیمی و تامی، دوستان دیگر گانگسترش، حلقه کوچک صمیمانه ای تشکیل میدهند که هیچ غریبه ای اجازه ورود به آن را ندارد...
این فیلم سرگذشت «مالکوم ایکس» رهبر مشهور سیاه پوستان آمریکایی را روایت می کند. او در شش سالگی پدرش را از دست داد، و درس و مدرسه را رها کرد. او سرانجام هنگامی که برای فروختن یک ساعت دزدی به جواهرفروشی رفته بود، به دام پلیس گرفتار شد و به ده سال حبس محکوم شد. او در زندان به مطالعات مذهبی پرداخت و با دین اسلام آشنا شد...
یک حلقهی باستانی که قرنها پیش گم گشته بود، حالا دوباره پیدا شده و از دست تقدیر، به هابیتی جوان بنام فرودو رسیده است. وقتی که گندالف می فهمد که این حلقه، همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، سائورون است، فرودو مجبور می شود این حلقه را به کوه نابودی برده و آن را از بین ببرد. با این وجود او تنها نمی رود و در این راه هشت یار دیگر به او در انجام ماموریتش کمک می کنند. یاران حلقه باید از میان کوهها، جنگلها، برف و بوران و تاریکی عبور کنند و با نیروهای شرور تاریکی در میان راهشان مقابله کنند. موفقیت آنها در این ماموریت سخت، تنها امید برای خاتمه
داستان که در سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۴ اتفاق میافتد، درباره دوستی یک دختر کوچولوی ۸ ساله و مرد ی ۴۴ ساله است که در نیویورک زندگی میکند.داستان بیشتر حول زندگی این دو نفر است ، از وقتی دخترک ۸ ساله است تا وقتی ۲۶ ساله شود و نامه هایی که بین این دو نفر رد و بدل میشود. این انیمیشنبر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است.
داستان از این قرار است که ویولت و تئودور با هم زندگی می کنند. در حالیکه با زخم های عاطفی و روحی گذشته خود می جنگند، زندگی یکدیگر را تغییر می دهند. آنها متوجه می شوند که جزئی ترین لحظه هم می تواند معنادار باشد.
یک مرد جوان فقیر و در عین حال پرشور (رایان گاسلینگ) عاشق یک زن جوان ثروتمند (ریچل مک آدامز) می شود که به او احساس آزادی می دهد، اما آنها به دلیل تفاوت های اجتماعی خیلی زود از هم جدا می شوند.
این فیلم داستان دو نوجوان دردمند و عاشق را روایت میکند که به بیماری نادر فیبروز سیستیک مبتلا هستند. آنها به علت بیماری مشترکشان درمییابند که باید همیشه یک فاصلهی پنج فوتی را از هم رعایت کنند و…
آدم کشی حرفه ای به نام «لئون» (رنو) در آپارتمانی در محله ی ایتالیایی های نیویورک زندگی می کند. «استانسفیلد» (اولدمن)، مأمور فاسد پلیس، تمام خانواده ی همسایه را می کشد و تنها دختر دوازده ساله شان، «ماتیلدا» (پورتمن) که برای خرید بیرون رفته جان سالم به در می برد.«ماتیلدا» به «لیون» پناه می برد و خیلی زود این دو با یک دیگر دوست می شوند...
"فرانکی دان" تعدادی از قوی ترین مبارزان را در طول زندگی آموزش داده است. او مهم ترین درسی به بوکسر هایش می دهد این است که همیشه از خودتان محافظت کنید. به دلیل مشکل او با دخترش "فرانکی" مدت زیادی است که خود را از دیگران دور نگه می دارد. تنها دوست او "اسکرپ" بوکسری سابق است که به دنبال...
جنگ جهانى دوم. امریکایى ماجراجویى به نام «ریچارد بلین»، معروف به «ریک» (بوگارت) کافه اى را اداره میکند. با ورود عشق قدیمى، «ایلزا» (برگمن)، همراه با شوهرش، «ویکتور لاسلو» که از رهبران نهضت مقاومت است، خاطرات عشقى نافرجام براى «ریک» زنده میشوند و ...
در خلال جنگ جهانی دوم خلبانی گمنام (رالف فاینز) دچار حادثه میشود و در شمال آفریقا سقوط میکند. او که به سبب زخمهای هولناک و شوک روانی نام خود و گذشته اش را به یاد نمی آورد، با نام بیمار انگلیسی به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده میشود. در آنجا پرستاری به نام «هانا» (ژولیت بینوش) با اجازه سرپرست بیمارستان او را در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت میکند...
خانوادهای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، می روند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تاثیر گذاشته و جنون خشونت وی را می گیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلا در هتل رخ داده را می بیند...
پزشکی به نام «ویلیام هارفورد» (کروز) پس از آن که در می یابد همسرش، «آلیس» (کیدمن) در حین نزدیکی با او در فکر مرد دیگری بوده، از خانه بیرون می زند. او با آدم های مختلفی روبه رو می شود. سپس با گروه مرموزی آشنایی پیدا می کند و مخفیانه به جمع آنان می پیوندد، اما متوجه می شود که زندگی خود و خانواده اش در خطر است…
«پاتریک بیتمن» (بیل) جوانی اهل نیویورک و معقول و خوش سر و لباس است. اما در پشت این چهره ی او، یک هیولا نهفته است. «بیتمن» شب ها کار واقعی اش را شروع می کند و به شکار و کشتن ولگردها و زنان خیابانی می پردازد...
داستان این فیلم درباره تایلر راک، یک مزدور بیباک بازار سیاه است. هنگامی که از او درخواست می شود از مهارت های خود برای نجات فرزند ربوده شده یک جنایتکار بین المللی استفاده کند، مرگبارترین ماموریت شغلیاش آغاز میشود.
این هنرپیشه مشتاق به ایفای نقش در فیلم ستارههای فیلم در میان اجراهای هنرپیشگی و نوازنده جاز , سباستین پینه را میپردازد که با اجراهای نمایشی در اجراهای نمایشی در سالنهای ارزانقیمت بازی میکند . اما همانطور که موفقیت بالا میرود , آنها با تصمیماتی که در زمینه تاروپود شکننده عشق خود مبارزه میکنند مواجه هستند , و رویاهایی که به سختی تلاش میکنند تا در یکدیگر حفظ شوند تهدید
در جریان جنگ جهانی دوم، گروهی از سربازان امریکایی به پشت خطوط دشمن نفوذ می کنند تا یک سرباز چترباز بنام رایان، که تمام برادرانش در جنگ کشته شدهاند، را نجات دهند …
یک راننده بدلکار پروژه های سینمایی هالیوود، که شب هنگام برای خلافکاران رانندگی می کند، در جریان یکی از این ماموریت هایش همه چیز به درستی پیش نمی رود و بزودی در میابد که همه به دنبال او هستند...
فیلم فهرست شیندلر، داستان واقعی مقطعی از زندگی «اسکار شیندلر»، سرمایه دار آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. اسکار شیندلر در ابتدا با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب میکند تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و درآمد بیشتری بدست آورد. او نیز مانند سران حزب نازی فردی فرصت طلب و اهل عیش و نوش است. او به طور پیوسته در تلاش است تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیشترین نفع را ببرد.
«یوچین سایمنت» (اسپیسی)، آموزگار درس علوم اجتماعی، تکلیفی به بچه های کلاس خود می دهد و از آنان می خواهد تا فکر کنند چگونه می توانند دنیا را عوض کنند و سپس آن فکر را به اجرا درآورند. «ترور مکینی» (آزمنت)، نوجوانی از شاگردان کلاس نیز که مادری الکلی (هانت) و پدری خشن (بون جووی) دارد، تصمیم می گیرد به آنان کمک کند...
"سدیک" جوانی سرکش است که در دانشگاه به فعالیتهای سیاسی مشغول بوده و تبدیل به یک خبرنگار جناه چپ در دهه 70 می شود در حالی که پدرش دوست داشته او مهندس کشاورزی شده و کنترل مزرعه خانوادگی شان را به عهده بگیرد.در صبح 12 سپتامبر سال 1980 وقتی کشور درگیر یک کودتا است آنها نمی توانند خود را به بیمارستان و پزشک برسانند و...
رضا مثقالی معروف به رضا مارمولک دزد سابقهداری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانه است. رضا را به زندانی تحویل میدهند که رئیس آن (آقای مجاور) مردی بسیار سختگیر و انعطافناپذیر است. او عقیده دارد باید آنقدر نسبت به مجرمان - با روشهایی خاص - سختگیری کند که حتی فکر اعمال خلاف به مغزشان نرسد؛ و معتقد است زندانیان را به زور هم که شده باید وادار به درستکاری کرد تا به بهشت بروند. رضا در حادثهای مجروح و به بیمارستان خارج از زندان منتقل میشود. در آنجا لباس یک روحانی بیمار را میرباید و در لباس روحانیت موفق به فرار از بیمارستان میشود.
در سال 2024، تولد جهش یافته ها بسیار کم شده و کسی به طور قطع دلیلش را نمیداند. کاشف به عمل می آید یک عملیات به ظاهر دولتی در حال تبدیل بچه های جهش یافته به ماشین های کُشتار است. حال لوگن (هیو جکمن) که توانایی شفا بخشی اش آهسته شده، باید یک دختر جهش یافته از نوع ولورین را آموزش دهد تا جلوی این عملیات را بگیرد...
انیمیشن «درون» پنج احساس مختلف انسان شامل ترس، ناراحتی، شادی،عصبانیت و نفرت را در قالب شخصیت های کارتونی و چگونگی تعامل آنها در ذهن و خاطره و تجربه های جدید به تصویر می کشد...
یک زن متاهل بعد از مدتی پی می برد که ازدواج اش بر وفق مرادش نیست، و باید در زندگی اش تغییر مسیر دهد. بعد از گرفتن طلاق، او تمام دنیا را می گردد تا خودش را پیدا کند.
یک پسر بچه روبات که با تکنولوژی بسیار پیشرفتهای ساخته شده است، به هر دری می زند تا بتواند به پسری واقعی تبدیل شده و دوباره عشق مادرش را که یک انسان واقعی است، بدست آورد.
زن جوان ساده لوحی با مردی ثروتمند که در عمارت بزرگ خود زندگی می کند ازدواج می کند."مکس" هنوز در شوک از دست دادن همسر اول خود"ربکا" است.پس از نقل مکان به خانه "ماکسی" متوجه می شود که "ربکا" هنوز همه را در خانه تحت تاثیر خود دارد...
فیلم اشکها و لبخندها (آوای موسیقی) The Sound of Music
راهبه ای به نام «ماریا» (اندروز) که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، به عنوان معلمه ی هفت فرزند «ناخدا فون تراپ» (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده می شود. ناخدا به سفر می رود و «ماریا» بچه ها را با موسیقی آشنا می کند...
جانی" قطار خود "ژنرال" و "آنا بل لی" را دوست دارد. وقتی جنگ داخلی شروع می شود، او به عنوان مهندس برای خدمت اعزام می شود. وقتی یکی از جاسوس های دشمن "ژنرال" و "آنا بل لی" را می دزدد، "جانی" باید هر دوی آنها را نجات دهد ...
«پیتر پارکر» (مگوایر) خود را از فعالیت های نجات بخش کنار کشیده و با زحمت درسش را در دانشگاه کلمبیا ادامه می دهد و کما کان به عنوان عکاسی نیمه وقت برای روزنامه ی «دیلی با گل» کار می کند. تا این که ناچار می شود برای مقابله با تهدیدات دانشمند دیوانه ای به نام «دکتر اکتاویوس» (مولینا) وارد عمل شود...
«پاپیون» کسی است که جرم خود را قبول ندارد ، او به همراه دوستش «لوییس دگا» که به تازگی به جرم جعل اسناد به زندان افتاده به دنبال فرار از زندان فرانسه هستند. اما…
فصل تعطیلات در قلمرو پادشاهی آرندل به زودی آغاز میشود. السا به آنا اشاره میکند که از زمان مرگ والدینشان ، تاکنون سنت تعطیلات به خصوص در میان مردم وجود نداشته است. آنها امیدوارند با سفری که اولاف قرار است انجام دهد ، بتواند یک سنت مناسب برای جشن بزرگ کریسمس این دو خواهر مهربان بیابد. البته قبل از اینکه کریسمس فرا برسد و…
مردی پیچیده که از قهرمان گرفته تا کلاهبردار شناحته می شود،"توماس ادوارد لاورنس" راه خود را برای بدست آوردن افتخار به بیابانهای عربی به عنوان سربازی عادی تحت نامی مستعار ادامه می دهد و...
فیلم انتقام جویان جنگ ابدیت Avengers: Infinity War
در خلاصه داستان فیلم آمده است ، انتقامجویان که از هم گسستهاند ، دوباره با هم متحد میشوند و به نیروهای نگهبانان کهکشان میپیوندند تا با تانوس که به دنبال تصاحب همهی سنگهای ابدیت و حکمرانی بر فضا ، زمان و واقعیت است ، مقابله کنند. اما…
«تراويس بيکل» (دنيرو) که سابقا در ويتنام تفنگدار دريايي بوده، در نيويورک راننده ي تاکسي مي شود و چون دچار بي خوابي مزمن است فقط شب ها کار مي کند. تباهي و فسادي که دوروبرش در شهر مي بيند، مايه ي ناآرامي و آشفتگي او است...
داستان این فیلم درباره چهار معلم است که با الهام از نظریه فیلسوف نروژی درباره اینکه انسان با میزان ثابتی از الکل در خون متولد می شود که آن مقدار 0.5 درصد و بیش از حد پایین است، سعی میکنند در زندگی روزمره شان خود را با الکل مست نگه دارند.
سرخ پوستان کومانچى حمله ور می شوند و بیشتر اعضاى خانواده ى « آرون ادواردز » ( کوى ) را به قتل می رسانند. پس از چندى « ایتان ادواردز » ( وین ) به اتفاق « مارتین پولى » ( هانتر )، پسر جوانى که « ایتان » سالها پیش از چنگ سرخپوستها نجات داده، سرسختانه به جست و جو براى یافتن دختر کوچکتر خانواده « دبى »، ادامه میدهند.
ناخدا باربوسا کشتی جک اسپارو به نام «مروارید سیاه» را بدست می آورد و بعدا به شهر پورت رویال حمله می برد و الیزابت سوان دختر فرماندار را می رباید. ویل ترنر دوست دوران کودکی «الیزابت» با «جک» متحد می شود تا «الیزابت» را نجات دهند و «مروارید سیاه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفرینی باعث شده «باربوسا» و خدمه اش برای همیشه در پرتو هر نور مهتابی به اسکلت هایی زنده تغییر شکل یابند...
یک روبات آدمکش از آینده به سال 1984 فرستاده میشود تا یک پیشخدمت را به قتل برساند که پسرش در آینده رهبر انسانها در جنگ علیه ماشینها خواهد شد، و در همین حال سربازی از آن جنگ برای محافظت از او فرستاده میشود...
«مالکوم کرپو» (بروس ویلیس) روان شناس کودک، در شبی که در یک مراسم جایزهای را دریافت کرده، یکی از بیماران سابقش که اکنون بسیار خشمگین است را ملاقات می کند. بعد از برخورد با او، مالکوم مداوای پسربچهای بنام «کول» را قبول می کند که دقیقا همان علائم بیمار سابقش را دارد. این پسربچه روح مردگان را می بیند. مالکوم وقت زیادی را با بیمار جدیدش می گذراند، بطوری که این امر باعث ناراحتی همسرش می شود. از طرفی طاقت مادر کول از این مشکلات پسرش به سر آمده و اکنون مالکوم تنها امید کول است.
پس از رخدادهای انتقامجویان: عصر اولتران، ثور بدون چکش خود میولنیر در دنیای دیگر زندانی شده است و در آنجا باید به منظور بازگشت به موقع به آسگارد و جلوگیری از رویداد محتمل الوقوع راگناروک (نبرد پایانی و فرجام کار جهان در اساطیر اسکاندیناوی)، توسط شخصیت بد ذات هلا در یک مبارزه به سبک گلادیاتورها در مقابل دوست قدیمیاش هالک قرار گیرد ...
در این فیلم که روایت متفاوتی از داستان مرد عنکبوتی است، «پیتر پارکر» ( اندرو گارفیلد ) مدارکی را بدست می آورد که ممکن است به کمک آن ها بتواند دریابد که پدر و مادرش چگونه در زمان کودکی او ناپدید شده اند. او در همین راه با دکتر «کرت کانرز»، که شریک سابق پدرش بوده، آشنا می شود...
پس از اینکه یک ماشین در مسیر پیچ در پیچ مالهالند درایو باعث فراموشی زنی می شود، او و جستجوی پرهیجان و امیدوارانه هالیوود برای سرنخ ها و پاسخ ها در سراسر لس آنجلس در یک سرمایه گذاری پیچیده فراتر از رویاها و واقعیت.
داستان فیلم درباره ی بازیگری افول کرده به نام ریگن است که سابقاً نقش اَبَرقهرمانی به نام “مرد پرنده” را ایفا می کرده و شهرت و محبوبیت بسیاری داشته است. اما اکنون با فراموشی این فیلم ، زندگی هنری او نیز افول کرده و کمتر فردی است که به مانند گذشته به او بها دهد. از این رو ریگن قصد دارد با اجرای نمایشی بار دیگر در کانون توجه قرار بگیرد. اما…
"جف لبوفسکی" وقتی به خانه بازمیگردد توسط دو مرد که برای پس گرفتن پولی که همسر او به مردی بدهکار است به او حمله می کنند.بعد از ضرب و شتم او آنها متوجه می شوند که فرد دیگری را با همان نام اشتباه گرفته اند و ...
دو سال پس از نقل مکان به سانفرانسیسکو، رایلی اندرسن 13 ساله وارد دبیرستان می شود. احساسات شخصی شده او - شادی، غم، ترس، انزجار و خشم - اکنون بر عنصر تازه شکل گرفته ذهن رایلی به نام "احساس خود" نظارت می کند، که خاطرات و احساساتی را در خود جای می دهد که باورهای رایلی را شکل می دهد. Joy با هدف پر کردن حس خود تنها با خاطرات مثبت، مکانیزمی ایجاد کرده است که خاطرات منفی را به پشت ذهن رایلی میفرستد. رایلی و بهترین دوستانش، بری و گریس، به یک کمپ هاکی روی یخ آخر هفته دعوت می شوند، جایی که رایلی امیدوار است برای تیم مدرسه اش، فایرهاوکس، واجد شرایط شود. با این حال، یک «زنگ بلوغ» شب قبل از کمپ به صدا در میآید و گروهی از کارگران ذهن به طرز ناشیانهای کنسول احساسات را ارتقا میدهند و ستاد مرکزی را به هم میریزد.
داستان فیلم "دیکتاتور” داستان سفر یک دیکتاتور از کشوری خیالی از شمال افریقا به امریکا است. او می خواهد در اجلاس سران کشور ها در سازمان ملل شرکت کند. او همیشه محافظان زن بسیاری را همراه خودش دارد و به ثروتش که از پول نفت به دست آمده بسیار می نازد. حالا او آمده تا مدح و ثنای دیکتاتوری را بگوید. اما اتفاقاتی برایش پیش می آید و...
داستان فیلم درباره شکارچی پوستی به نام "هیو گلس" (لئوناردو دیکاپریو) است که در حین شکار مورد حمله ی یک خرس قهوه ای قرار گرفته و دو مرد که در این شکار همراه او بودند، وسایلش را دزدیده و او را نیمه جان رها می کنند؛ او جان سالم به در میبرد و ۳۵۰ مایل را در طبیعت وحشی می پیماید تا از کسانی که به او خیانت کرده اند، انتقام بگیرد ...
«استنلی ایپ کیس» (کری)، صندوق دار بی دست و پای بانک، تصادفا به ماسکی دست پیدا می کند که هر گاه آن را به چهره می زند به شخصیتی پرتحرک و دیوانه، بسیار قوی و زورمند، شکست ناپذیر، با چهره ای سبز رنگ و کارتونی بدل می شود.
سارا گلدفارب، بیوه ای که به تنهایی در آپارتمانی در ساحل برایتون زندگی می کند، وقت خود را با تماشای تلویزیون می گذراند. پسرش هری به همراه دوست دخترش ماریون و دوستش تایرون یک معتاد به هروئین است. این سه نفر در تلاش برای تحقق رویاهای خود هروئین معامله می کنند. هری و ماریون قصد دارند یک فروشگاه لباس برای طرح های ماریون باز کنند، در حالی که تایرون به دنبال تایید مادرش و فرار از محله یهودی نشین است. وقتی سارا تماسی دریافت میکند که از او برای حضور در برنامه بازی مورد علاقهاش دعوت شده است، او یک رژیم غذایی محدودکننده را شروع میکند تا بتواند با لباس قرمزی که در جشن فارغالتحصیلی هری پوشیده بود بپوشد.
داستان این فیلم درباره ی مهندسانی است که به خاطر آسیب دیدن یک دکل نفتی در آلاسکا با هواپیما عازم آلاسکا می شوند ولی به دلایل نامعلوم هواپیما سقوط می کند و عده ای از آنان از این سانحه جان سالم بدر می برند اما به دلیل اینکه تجهیزات رادیویی از بین رفته آنها نمیتوانند درخواست کمک کنند پس برای زنده ماندن دست به هرکاری می زنند و ...
گروهبان جان کینلی در آخرین سفر خود در افغانستان با مترجمی محلی به نام احمد همراه میشود. احمد جان خود را به خطر میاندازد تا جان کینلی که مجروح شده را با عبور از مسیرهای طاقت فرسا به مکانی امن منتقل کند...
در حالی که گوسفندها و گرگها بالاخره تصمیمی گرفتند یک زندگی صلحآمیز و آرام کنار یکدیگر داشته باشند ، ناگهان دو مهمان غیرمنتظره که یک روباه قطبی و یک گوسفند عجیب و غریب میباشند وارد شهرشان میشوند و…
پاندای کونگ فو کار که در قسمت قبل بعد از سپری کردن تمرین های سخت و طاقت فرسا بالاخره توانست خود را به عنوان جنگجوی اژدها ثابت کند، در این قسمت تصمیم گرفته تا به دنبال هویت خود بگردد. در گیر و دار جستجوهای «پو» برای یافتن والدین واقعی اش، یک طاووس خونسرد و البته بی رحم به نام ارباب «شین» هوس کرده تا کل جهان را به تصرف خود درآورد و بساط کونگ فو را به صورت کامل از زمین ریشه کن کند...
داستانی حماسی در مورد یک غریبه ی مرموز با ساز دهنی است که به جمع نیروهایی که برای حمایت از یک بیوه ی زیبای بدنام که جانش توسط یک قاتل بی رحم که در راه آهن کار می کند به خطر افتاده است، می پیوندد.
«پيتر پارکر» (مگواير) هنوز براي روزنامه ي «ديلي باگل» کار مي کند و هنوز آماده است تا در هيئت «اسپايدر من» به کمک مردم بشتابد. تا اين که يک توده ي سياه رنگ ماوراي زميني خود را به بدن او مي چسباند و «پيتر» را متوجه نيمه ي تاريک وجودش مي کند. به اين ترتيب يک «اسپايدر من» خشن و بي رحم پا به عرصه مي گذارد...
«جك ریپر» ژنرال روان پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در امریکاست که در اقدامی خودسرانه تهاجمی هسته ای علیه شوروی به راه می اندازد و رئیس جمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می گردند.
آخرین قسمت از سهگانه فیلمهایی در مورد مشغلههای جامعه فرانسوی، اینبار داستان در مورد یک مدل است که در میابد همسایهاش از تجاوز به حریم خصوصی مردم لذت می برد.
یک راننده کامیون امریکایی در عراق مشغول کار است. بعد از مورد حمله قرار گرفتن توسط گروهی از عراقیها، او در یک تابوت، در حالی که دفن شده است، بیدار میشود. اکنون تنها با یک چراغ قوه و یک تلفن همراه، او باید سعی کند از این تلهی مرگبار بگریزد.