سریالی Lefovers، نمایشی از تقابل منطق، باور، تحمل و رنج!
سریال leftovers سریالی هست که در این روزگار و این اوضاع جهان میتونه به ما کمک کنه ولی امکان داره هم خیلی ما رو گمراه و شکاک بار بیاره! دقیقا مثل داستان اصلی و آدم هایی که دارن در این سریال نفس میکشن...
گاهی آدم ها در مواجه با اتفاقی مهم و عمیق در زندگی، به نابودی میرسن و گاهی به یک تصمیم سفت و سخت که البته ممکنه کاملا در جهت حماقت و بدی باشه و گاهی در مسیر منطقی تر...
لفت اُورز یک سریال سیاه محسوب میشه، به خصوص در فصل یک که واقعا دیوانه کنندست... (که نزدیک ترین خروجی نسبت به کتابی هست که ازش برای داستان الهام گرفته شده)
داستان از جایی شروع میشه که در یک روز حدود دو درصد از مردم کره زمین ناپدید میشن که غالب مردم اسم این اتفاق رو عروج نام گذاری کردن. (برگرفته از باور مسیحیت که پیروان مسیح در یک روز خاص عروج میکنن و به نوعی به بهشت میرسن) ولی اینجا همه جور عروجی صورت گرفته از دزد و تبهکار تا کشیش و بچه و حتی بچه ای که نطفه ای بیش نیست!
این قضیه سر آغاز بسیاری از گریه ها و مصیبت ها و البته نشون دادن صورت های مختلف انسان در مواجه با بلاها هست
خیلی سعی ندارم نقد و بررسی انجام بدم و طولانی بکنم نوشته رو چون نه دست به نوشتن خوبی دارم و نه ادعایی در مورد تحلیل سریال...
در این سریال یکی از مشاورین بزرگ فیلم جناب رضا اصلان هست. یک ایرانی الاصل که در کودکی به آمریکا رفته. شخصی که ابتدا مسلمان و بعد مسیحی و بعد از مدتی دوباره به اسلام برگشته و یک کتاب معروف و جالب هم درمورد ابعاد مختلف مسیحیت و حضرت مسیح داره.
دوستانی که احیانا اگر ادیان خوندن و یا با فرقه ها و گروه های مختلف( هر چی) آشنا هستند این سریال رو میتونن بهتر و جالب تر درک بکنن.
ولی در کل این سریال رو اگر بخوام در یک جمله کوتاه ازش تعریف بکنم اینه که:
به شدت میتونه روی تفکر نقاد و پرورش اون کمک بکنه.
اگر احیانا سریال lost رو دیدید این سریال هم میتونه شما رو کاملا راضی بکنه چون بعضی عوامل مث نویسنده در این کار مشترک هستند.
