به بهانه اتهام شرطبندی به مهاجم ایرانی رم؛ سگرمه هایت را باز کن آزمون!
سوهان پاپاراتزی ها بر اعصاب سردار آزمون

پاپاراتزی ها دست بردار نیستند. پاپاراتزی ها برای آنکه ستاره ها را به سیاره های خاموش بفرستند شمایل باشکوه سلبریتی ها را در قاب حقیر می نشانند و از یک پلان، حاشیه هایی بنفش می سازند.
به گزارش طرفداری، پسر ترکمن در روزهایی که به تیک آف در کالچو می اندیشد، اسیر حاشیه سازی خبرنگار-عکاسی شده که در هُرم حریقِ یک شایعه به گداختن فوروارد آ. اس. رم می اندیشد.
فابریتزیو کرونا خبرنگار ایتالیایی بار دیگر در یک ژورنال مدعی شد رد پای برخی از توپچی های اسکودوتو در مسابقات شرط بندی به چشم می خورد. او پس از آنکه در یک برنامه تلویزیونی این ادعا را همراه با تصویری از سردار آزمون در حال تماشای پیکارهای اسب سواری ارائه می داد، حرف هایی زد که برای پرتاب تفنگدار آریایی به پرت آباد کافی بود. این در حالی است که سردار همچون بسیاری از ترکمن ها عاشق سوارکاری است و به واسطه علاقه به این رشته در زمینه خرید و رقابت فعال است و در همین راستا ماه ها پیش «سریک» را با پانصدهزار دلار از یک سوارکار اهلِ ملبورن خرید و تعداد اسب های اسطبل اختصاصی خود را به بیست و چهار رساند. کاررا، ایلیا، آلگرو، هاتریک، ولگت، اونیکس، هج تایم و... نام های دیگر اسب های دردانه گنبد کاووس است، اسب های مسابقه و کورس که بخش قابل اعتنایی از سرگرمی های سردار آزمون شده اند.
مثل اینکه برخی پاپاراتزی ها در روزهایی که سردار کلید اعتماد را در دستان آقای خاص گذاشته و زمزمه حضورش در ترکیب جالو روسی به گوش ها می رسد، می خواهند به هر ترتیبی شده سد راهش شوند و از او چهره ای پریشان، دلمرده و مغبون بسازند.
این کسب و کار پاپاراتزی هاست. آن ها در انبوه حیرتِ آتشپاره های فوتبال با دزدیدن خلوتِ ستاره ها و عمیق تر کردن چاله های سوتفاهم خُنیاگران مخمل سبز را به کوچه های بن بست می کشانند و زیر بارش خبرهای ویرانگر روزهایی پر از دردسر را برای تفنگداران ترسیم می کنند.
در چنین فضایی سردار باید سگرمه هایش را باز کند و بی التفات به اتفاقات محدوده گرگ و میش به پاگشایی در اردوگاه گرک ها بیندیشد و هر طور شده پیچ و مهره شدن به نیمکت لعنتی را به فراموشی بسپارد و در ورزشگاه المپیک رم پاسخ قاطعانه ای به ادعاهای لاف و گزاف دهد. اینگونه شاید او بتواند پسران شهرِ بی دفاع را همچون دشتِ باطراوت ترکمن صحرا در آغوش بگیرد و با باز کردن غل و زنجیرها از پای خود، تورها را به سَبک خویش بلرزاند و در امتداد شب ها به پیاله زدن با آفتاب و مهتاب مشغول شود!