نقد فیلم ثور : عشق و تندر....چگونه غول کمپانی فیلمسازی جهان به کودکستان مارول مبدل شد؟
مانند بسیاری از ساخته‌های سینمایی طی چند سال اخیر، برنامه‌ریزی تولید و اکران «Thor: Love and Thunder» به دلیل همه‌گیری بیماری کرونا دستخوش تغییرات فراوانی شد و در نهایت پس از کران با فروش 755 میلیون دلاری در گیشه به کار خود پایان داد. داستان فیلم ازاین‌قرار است:
پس از این که گور (کریستین بیل) تصمیم می‌گیرد تمام خدایان را از بین ببرد، ثور (کریس همسورث) از این مسئله آگاه شده و خود را برای کمک آماده می‌کند. بااین‌حال، او در این مسیر با جین (ناتالی پورتمن) مواجه می‌شود. عشق سال‌های گذشته او که حالا با لباس و چکش ثور در حال مبارزه با هیولاهاست و....
«Thor: Love and Thunder» در مقایسه با آثار سال‌های گذشته مارول، سطحی از لودگی را به نمایش می‌گذارد که احتمالاً حتی طرفداران فیلم‌های اَبَرقهرمانی هم‌تاب تماشای آن را نخواهند داشت! حجم زمان هرز تماشای «ثور: عشق و تندر» به حدی بالاست که شاید اگر بخواهیم مدت‌زمان مفید و ارزشمند فیلم را جدا کنیم، حتی از یک فیلم کوتاه هم کمتر باشد!
https://s6.uupload.ir/files/409c0106-8c4b-45fc-a1b1-e48439bbe8f4-tbs-34802_r_jpg_rw7y.jpg" />
فیلمنامه «Thor: Love and Thunder» یک ویرانه تمام‌عیار است. به نظر می‌رسد که سازندگان فیلم به این نتیجه رسیده‌اند که ساخت آثار اَبَرقهرمانی می‌بایست هر بار سطحی‌تر و حماقت‌آمیز تر شکل بگیرد تا مخاطبانش از آن لذت برده و پول بیشتری برای تماشای آن خرج نمایند. روندی که مارول در فاز جدید خود پیش گرفته، چنین وضعیتی را تداعی می‌کند و قسمت جدید «ثور» نیز سطحی جدیدی از ضعف فیلمنامه را به نمایش گذاشته است. شاید تنها تفاوت «ثور: عشق و تندر» با کلیپ سازان یوتیوبی، بودجه هنگفتی است که در اختیار تیم سازنده قرار گرفته تا سروشکل فیلم حرفه‌ای باشد و جلوه‌های ویژه تمام ضعف‌های اثر را پوشش دهد.
قصه «Thor: Love and Thunder» پا در هواست. فیلم به طور ناخوشایندی تبدیل به یک کمدی سطحی شده که شخصیت‌ها حتی در زمان مرگ و لحظه‌ای که دستشان قطع می‌شود، با یکدیگر شوخی می‌کنند و می‌خندند! حتی زمانی که بچه‌ها دزدیده شده و در فضایی نامعلوم نگهداری می‌شوند، ثور و رفقایش مشغول مزه‌پرانی و خوشمزگی با اشاره به موسیقی «گانز ان روزز» هستند تا بازی با شعور تماشاگر فیلم وارد مرحله جدیدی شود! دراین‌بین، شخصیت جین فاستر نیز به فیلم بازگشته؛ اما به حدی ناکارآمد است که هیچ تأثیری در جریان فیلم ندارد. هدف سازندگان از حضور این شخصیت، برجسته نمودن مفهوم عشق و نمایش آن برای تماشاگر بوده که نتیجه کار چیزی شبیه به کمدی‌های هجو شده است!
https://s6.uupload.ir/files/thor-love-and-thunder-biggest-problem-cult34_9bvu.jpg" />
شرور داستان نیز وضعیت بهتری از شخصیت‌های اصلی ندارد. یک مقدمه کوتاه در ابتدای فیلم تمام چیزی است که درباره او می‌دانیم. از قدرتش در طول قصه بارها گفته می‌شود؛ اما تماشاگر هیچ نمی‌بیند! حال و روزش نیز مدام در حال تغییر است و به طور مشخص، شروری متزلزل در طول فیلم شاهد هستیم که نه قدرتش برای تماشاگر مشخص است و نه عشقش به دخترش و نه هیچ‌چیز دیگر!
همان‌طور که اشاره شد، فیلم مجموعه‌ای از صحنه‌های زائد و اضافی دارد که حذف آن‌ها کمک شایانی به مدت‌زمان مفید فیلم می‌کند. سفر عجیب‌وغریب ثور و رفقایش نزد زئوس، یکی از این صحنه‌هاست که می‌توان گفت مبتذل‌ترین بخش فیلم نیز به شمار می‌آید. جایی که سازندگان به‌عمد و با سطحی‌ترین نگاه ممکن، ثور را عریان می‌کنند تا تماشاگران از دیدن بدن کریس همسورث لذت ببرند!
متأسفانه، بازی‌های بد بازیگران نیز وضعیت فیلم را بدتر کرده است. راسل کرو در یکی از بدترین بازی‌های دوران بازیگری‌اش در نقش زئوس، یک ناامیدی کامل است. لحن بیان او در این نقش و حرکات فیزیکی که هنگام در اختیار داشتن آذرخش انجام می‌دهد، احتمالاً بسیاری را به خنده خواهد انداخت. بازگشت ناتالی پورتمن به داستان و تلاش برای بامزه بودنش نیز راه به جایی نبرده. پورتمن هرگز بازیگر طنازی نبوده و کمتر به موفقیتی در این زمینه دست‌یافته است؛ اما تأکید سازندگان مبنی بر نوشتن شوخی برای او، کار را حسابی خراب کرده است. کریس همسورث هم همان ثور همیشگی است؛ فقط این بار بیشتر شوخی می‌کند! دراین‌بین، کریستین بیل علی‌رغم شخصیت‌پردازی ضعیف گور، تا حدی توانسته جنون این شخصیت را به نمایش بگذارد؛ هرچند که در نهایت ضعف فیلم مانع از درخشش او در فیلم شده است.
ثور: عشق و تندر (Thor: Love and Thunder) در رده بدترین آثار سینمایی مارول قرار می‌گیرد. فیلمی عجیب‌وغریب که احتمالاً سطحی جدید از لودگی را در سینمای اَبَرقهرمانی پایه‌ریزی خواهد کرد. به نظر می‌رسد که مارول در بررسی و برنامه‌ریزی‌های اخیر خود به این نتیجه رسیده که می‌بایست آثار اَبَرقهرمانی اش را ساده‌تر، سطحی‌تر و با لودگی حداکثری بسازد تا پول بیشتری در آورد و فروش فیلم نشان می‌دهد که این برنامه‌ریزی‌ها چندان هم نادرست نبوده است. احتمالاً مارول حتی با ساخت «Thor: Love and Thunder» نیم‌نگاهی به جذب تماشاگران خردسال سینما داشته است!
