کاسبی رذیلانه با نام و اعتبار وطن
هالک قلابی؛ پدیده ای غریب در بی آبرویی، حقارت و خفت

این راه و رسم آنهاست. مشتی فیک پلشت بی خاصیت که مسیر بدنامی و خفت را برگزیده اند و در این مسیر تا جایی که توان دارند، می تازند و شلتاق می کنند. یک معادله معکوس که به طرز غریب و کنایه آمیزی در این روزگار حسابی جواب می دهد. آنها از حقارت کاتالیزوری برای دیده شدن ساخته اند و بدنامی و خفت پیشه کرده اند. شهوت دیده شدن اما همه ماجرا نیست. پشت این شهوت، اقیانوسی از اسکناس موج می زند که هدف غایی این شاخ های شکسته ذلیل است. آنها که بر موج شبکه های اجتماعی همچون یک موج سوار چیره دست موج سواری می کنند و این نمد کلاهی بزرگ برای خود ساخته اند. آنقدر بزرگ که آن را سر چند میلیون نفر گذاشته اند!
به گزارش طرفداری، شاخه کاری هر کدام از این شاخ های شکسته نکبتی با هم تفاوت دارد اما مقصد و مقصود یکی است؛ ما را ببینید؛ به قیمت مسخره کردن، خندیدن و حتی فحاشی کردن. متاع آنها بی آبرویی و ذلت است و در این کانسپت هیچ حد و مرزی ندارند؛ حتی اگر قرار باشد چوب حراج به آبرو و اعتبار وطن بزنند.
مستر تیستر، دنیا جهابخت و حتی تتلو ژنرال های این بازار شام بی در و پیکر و بی آبرو هستند. آنها که حیا را خورده اند و آبرو قی کرده اند و برای لشکرکشی مجازی به هر خفتی تن می دهند. مشتی پلشت بی خاصیت و بی هویت که حتی به درد جرز دیوار هم نمی خورند. هالک پلاستیکی اما در دسته بی آبروها به راستی یک ژنرال 3 ستاره است. یک پهلوان پنبه قلابی که حتی پنبه ای هم نیست. یک گلوله پیه و چربی که حتی نفس کشیدنش در این سرزمین موجب خسران است. یک بیخودی بیهوده که حتی در ادعا هم خوار و خفیف نشان می دهد. همو که مدتها با تصاویر فتوشاپی اغراق آمیز خود را نسخه وطنی یک قهرمان انیمیشنی معرفی می کرد اما فیک بودنش حتی از میان مانیتور کوچک گوشی های تلفن همراه عیان بود. یک قلابی مسخره که حتی برای نقش آفرینی در سیرک هم لیاقت نداشت اما مدعی بود که در رینگ همه را زده و یک مساوی هم نداده!
نخستین بار در دوبی بود که در پیش نمایش مبارزه با مارتین فورد یک آبروریزی تمام عیار به راه اندخت و با یک ضربه فایتر ترسناک بریتانیایی مثل یک کیسه برنج فرو ریخت و پخش زمین شد! یک نمایش مهوع که حتی فورد را از مبارزه با چنین پدیده حقیری منصرف کرد.
هالک پلاستیکی بی آبرو اما دست بردار نبود و این بار در مبارزه با گوریل بی نام و نشان قزاق در رینگ بدل به کیسه بوکس شد تا کوس رسوایی اش گوش تمام دنیا را پر کند.
کوه بی خاصیت پیه و چربی برای نمایش حقیرانه خود اما نام ایران و ایرانی را هم به بازی گرفته و مدعیست که با پرچم ایران به جنگ غول ها می رود. نمایش پشه در برابر فیل؛ هر چند که بعید به نظر می سد پشه نیز در جنگ با فیل اینگونه با خفت و ذلت شکست بخورد! بساط کاسبی شنیع و تحقیرآمیز هالک قلابی پلاستیکی این بار چوب حراج به اعتبار ایران و ایرانی زده تا او در جمع کاسب های بی خاصیت حقیر بی رقیب باشد و عجبا که هر چه او رسواتر، ذلیل تر، حقیرتر و بی حیثیت تر می شود، اقبال عمومی به او بیشتر و بیشتر می شود!
بی خاصیت بی آبرو از این دکان زشت و کثیف، برای خود مخاطب میلیونی دست و پا کرده و متاع ضدایرانی خود را به آنها حقنه می کند و حیرت انگیز اینکه هر چه این متاع بیشتر ذلیل و بی حیثیت باشد، خریداران بیشتری خواهد داشت! بی بته ای که پیش از این رسوایی های جهانی، تعداد مخاطبانش چند ده هزار نفر بودند که اغلب آنها برای تمسخر او را دنبال می کردند اما بعد از آبروریزی جهانی، مخاطبانش ناگهان میلیونی شدند تا این حقیقت رقت بار به صورتمان سیلی بزند که وطن، پرچم، میهن دوستی و این دست واژه های حماسی پشیزی خریدار ندارند و مدتهاست در این سرزمین نفرین شده اعتبار خود را از دست داده اند. وقتی هالک قلابی اینچنین آبرو و اعتبار ایران را در برابر چشمان بیگانگان حراج می کند، عجیب نیست که داخل جغرافیای ایران میلیونها نفر او را ببینند، نیشخند بزنند، برایش هجو ببافند و حتی با ناسزاهای 18+ او را بنوازند. بینوا ایران، بیچاره ایران که اینگونه در این ملغمه فراموش شده و کسی به آن فکر نمی کند؛ چه هالک قلابی، چه مخاطبان میلیونی اش و حتی چه لشکر فحاشان مجازی.
نویسنده / سعید آقایی