سایه روشن های Broadcasting rights در جهان و ایران | گزینه سودآور حق پخش تلویزیونی چه زمانی سر سفره باشگاه های ایران قرار میگیرد؟!

از دهه 90 قرن بیستم باشگاه داری (مخصوصا در عرصه فوتبال) وارد مرحله جدیدی شد و از یک فرایند صرفا ورزشی به یک مجموعه پر رونق اقتصادی و مالی مبدل گشت. مالکان و مدیران باشگاه ها با ورود به کانال های مختلف برای تولید پول و ثروت تلاش کردند به استقلال مالی برسند و از این استقلال مالی برای موفقیت های بیشتر و بالاتر در مستطیل سبز استفاده کنند.
در تمام دنیا کانال های جذب سرمایه مشترک است و از موارد زیر خارج نیست:
Sponsoring |
حامیان مالی از اصلی ترین منابع درآمد هستند. باشگاه ها برند خود را برای بهره برداری به شرکت های قدرتمند اقتصادی اجاره می دهند و در ازای آن کسب پول و سرمایه می کنند. |
Ticketing |
بلیط فروشی نیز از منابع مهم مالی است. باشگاه ها مدتهاست حتی از پیش فصل صندلی ورزشگاه های خود را به هوادارانشان پیش فروش می کنند. حتی برای آنها که پول بیشتر می دهند vip در نظر می گیرند و کسب درآمد می کنند. |
Transferring | کشف و ساخت استعداد در آکادمی ها و در نهایت واگذاری آنها به دیگر تیمها از جمله سرمایه گذاری ها شناخته شده در صنعت ورزش است. هر چه آکادمی ها قوی تر جذب سرمایه بالاتر |
Marketing | حضور در بازار سرمایه و تجارت از دیگر منابع کسب درآمد برای باشگاه هاست. نوعی سرمایه گذاری در دراز مدت. مدیران باشگاه ها زمین و ملک و سهام و... را میخرند و از اجاره یا فروش با قیمت بالاتر آنها به باشگاه سرمایه وارد می کنند. |
Billboarding | تبلیغات محیطی هم از منابع مهم کسب درآمد مخصوصا برای باشگاه های بزرگ و پرطرفدار است |
Copy rights | بحث بسیار مهم حق مالکیت معنوی. در این آپشن باشگاه ها به تولید کنندگان کالا این حق را می دهند که روی محصولات خود از لوگو و نام باشگاه استفاده کنند و در مقابل درصدی از فروش آن کالا را بر می دارند. این کالاها می تواند از پرچم و لباس تا اغذیه و لوازم خانگی و.. باشد |
اما هر چه تا به حال گفتیم را کنار بگذارید تا به سراغ گزینه ای مهمتر و سودآورتر برویم.
Broadcasting rights |
حق پخش تلویزیونی یا همان Tv rights سابق. این گزینه خود به دو بخش کلی پخش زنده (live) و غیر زنده (Highlights) تقسیم می شود. در دنیا هیچ شبکه ای نمی تواند مسابقه ای را پخش کند مگر اینکه ابتدا حق پخش آن را به باشگاه ها پرداخت کرده باشد. حتی شبکه ای نمیتواند خلاصه بازی (هایلایت) یا گلهای یک مسابقه تمام شده را پخش کند مگر اینکه حق پخش غیر زنده (Highlights) آن را پرداخت کرده باشد. |
حالا شرایط فوتبال ایران را با گزینه های بالا مقایسه کنید. عملا به جز اسپانسرینگ و تبلیغات محیطی که بعد از یک جنگ طولانی و به طور نصفه و نیمه به دست آمد از منابع دیگر محروم هستیم. در بخش ترنسفر گاهی و به ندرت گزینه هایی پیدا می شوند ولی شکل سیستماتیک و گسترده ای ندارد. بلیط فروشی سازمان یافته نداریم. قانون حق مالکیت معنوی رعایت نمی شود. تجارت و بیزینس هم که اصلا در قاموس مدیران جایی ندارد. حال می رسیم به اصل ماجرا و حق پخش تلویزیونی.
در دنیا لیگ ها معتبر با شرکت های تلویزیونی و رسانه ای قرارداد چند ساله می بندند. مثلا لیگ جزیره قرارداد بالای 1.5 میلیارد یورو بسته و قرار است به زودی آن را به بالای 2.5 میلیارد یورو برساند. بقیه لیگ های معتبر هم با قیمت های بالا چنین قراردادهایی دارند. این پول بین باشگاه های حاضر در لیگ متناسب با جایگاه آنها و میزان هواداران و محبوبیت آنها تقسیم می شود. درآمد حق پخش بطور متوسط بین 40 تا 90 درصد (برای باشگاه های کوچک تر و کم هزینه تر) از هزینه های سالانه آنها را تامین می کند. مثلا در مورد لیگ جزیره جدول زیر را می بینید که سیتی با 153 ملیون یورو بالاترین درآمد را داشته.
https://media.farsnews.ir/Uploaded/Files/Images/1400/08/18/14000818000388_Test_NewPhotoFree.PNG" />
در کشور ما برخلاف دیگر لیگ ها گزینه های مختلف برای حق پخش وجود ندارد چون تنها یک صدا و سیمای رسمی داریم و ناچار به قرارداد با همان تک رسانه هستیم. اما درآمد همین رسانه از پخش زنده چقدر است. با اینکه شفاف سازی صورت نمی گیرد اما یک بررسی اجمالی کنیم.
تلویزیون برای تبلیغات معمول خودش در شبکه 3 قبل و بین دو نیمه فوتبال ثانیه ای 33 ملیون تومان تعرفه گذاشته. البته در دربی تعرفه را تا ثانیه ای 55 ملیون هم بالا می برد و برای شرکتی که 100 ملیون ثانیه ای پرداخت کند تبلیغ آخر را کنار می گذارد!. به طور میانگین 20 تا 30 دقیقه زمان این تبلیغات است و در دربی تا دو برابر این زمان افزایش پیدا می کند. اگر این اعداد رو ضربدر 60 کنیم (30 بازی استقلال + 30 بازی پرسپولیس) با عددی بالغ بر 4000 میلیارد تومن درآمد صدا و سیما از فوتبال روبرو می شویم (البته این عدد حداقلی است). از این عدد بزرگ هیچ سهمی نه به دو باشگاه پرمخاطب و نه به دیگر باشگاه ها نمی رسد که باید فکری اساسی برای آن کرد. شاید منطقی ترین و عادلانه ترین راه حل این باشد که حداقل 1000 میلیارد را به سرخابی ها (با توجه پخش کسترده تر و میزان محبوبیتشان) پرداخت کنند و چیزی حدود 1000 میلیارد را هم بین 14 باشگاه دیگر بسته به جایگاهشان در جدول تقسیم کنند. با این شرایط حداقل 2000 میلیارد همچنان در اختیار خود صدا و سیما قرار می گیرد |