هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق !
۱٬۰۴۶ بازدیدچهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۰
۷ دیدگاه
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کارِ جهان شد بکام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کاید به جلوه سرو صنوبر خرامِ ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضهده بر جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری
خود آید آنکه یاد نیاری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوشست
زانرو سپردهاند به مستی زمامِ ما
ترسم که صرفه ی نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ زِ آبِ حرام ما
حافظ ز دیده دانهٔ اشکی همیفشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوامِ ما