استراتژی های سپهبد سورنا در نبرد حران

نبرد حران که با نام کاره هم شناخته شده است، از جمله مهمترین و تعیین کننده ترین جنگ های دوران باستان است. در منطقهای در (بینالنهرین) بین اورفه و راسالعین، سپاهیان اشکانیان (پارتها) و جمهوری روم به مصاف هم رفتند. تاریخ آغاز جنگ، در ۶ می (۱۶ اردیبهشت) سال ۵۳ پیش از میلاد، گفته شده است. البته این تاریخ دقیق نیست و بر اساس شواهد و نوشته ها است. سپاه کراسوس سردار رومی و یکی از امپراطوران سه گانه که بر سر تصاحب کامل قدرت میجنگید، قصد داشت که ایران و هند را بصورت کامل فتح کند، زمانی که او به ایران حمله کرد، او با سپاه سورنا سردار اشکانی و سردار تازه کار و جوان رو به رو شد و در نهایت پس از نبرد خونینی سپاه سورنا پیروز میدان شد. کراسوس نیز بعد از اینکه مذاکرات به خشونت کشیده شد، جان خود را از دست داد. اما هدف این مطلب معرفی این جنگ نیست، هدف این مطلب بیان، استراتژی های سپهبد سورنا است و طرز استفاده از این استراتژِی ها در نبرد.
در قدم اول، کاری که سپهبد سورنا کرد اعزام نیرو به سراسر مرز های ایران بود، تا از حمله ی مهاجمین خارجی از جناح های دیگر پرهیز کند. |
در قدم دوم، او به پادشاه خود گفت، که بجای اینکه سواره نظام مجهز به شمشیر به من بدهی، سواره نظام مجهز به تیرو کمان به من بده که به گفته ی عده ای اگر این قدم را طی نمیکرد ایران پیروز جنگ نبود. |
---|---|
در قدم سوم، سپهبد سورنا تصمیم گرفت با طبل ها و شیپور های گوش خراش به میدان نبرد برود زیرا او می دانست که شکست دادن سپاه روم کار ساده ای نیست. |
در قدم چهارم، جاسوسانی از سوی ایران به رم فرستاده شدند، که رمی ها متوجه حضورشان نشدن، این موجب شد که امار ارتش رم پخش شود و ایرانیان خودشان را اماده تر کنند، از سبک حمله ی رومی ها اگاه بشوند این روش شاید در ظاهر خیلی به چشم نیاید اما ظربه ی سنگینی به سپاه روم زد. |
کراسوس با سپاه ۴۲هزار نفری از لژیونر های رومی خود وارد مرز حران شد، در مقابل خود سپاه کوچکی از اشکانیان را مشاهده کرد. که در اصل این فریبی بود که سپهبد سورنا به رومیان زده بود و کمانداران سوار بر اسب در پشت صخره ها مخفی شده بودند، کراسوس، سپاه روم را به شکل مستطیل سازماندهی کرده بود،https://s4.uupload.ir/files/960_gu7p.jpg" />
و سپس یک جناح را به کاسیوس و دیگری را به پسرش پوبلیوس کراسوس داد و قلب سپاه را خودش در اختیار گرفت. سپهبد سورنا که میدانست سپاه مجهز رومی را نمیتوان به آسانی شکست داد، او به همراه ۱۰۰۰ سرباز در برابر ارتش 42 هزار نفری روم ظاهر شد و 9000 سوار اسب مجهز به کمان را در پشت تپهها پنهان کرد. با حمله لژیونرها، سورِنا دستور عقبنشینی صادر کرد تا سربازان رومی در تعقیب آنها وارد محوطه اشکانیان شوند.https://s4.uupload.ir/files/144-1024x698_ofkb.jpg" /> در این هنگام شیپور ها و طبل های گوش خراش را به صدا در اورد تا سواران رومی را مورد ازار قرار دهد، همزمان از آن طرف کمانداران از پشت تپهها بیرون آمدند و به سوی رومیها حملهور شدند. ، سواران اشکانی با حرکت زیگزاگی، چنان با مهارت تیرها را به سوی لژیونرهای پیادهنظام پرتاب میکردند که به قول پلوتارک پای سربازان رومی را به زمین میدوختند. در این هنگام پوبلیوس کراسوس (پسر کراسوس) به همراه ۱۳۰۰ سوار سنگین اسلحه که هزاچر نفر آنان سواران سرزمین گالیا (فرانسه) بودند که از طرف ژولیوس سزار فرستاده شدهبودند به یاری لژیونرها شتافت اما آنها هم کاری از پیش نبردند و سرانجام همگی دربند یا کشته شدند.
https://s4.uupload.ir/files/sassanid_border_patrol_savaran_hyrcania_pvfr.jpg" /> کراسوس کوشید با سازماندهی ارتش باقیمانده، حمله دیگری را ترتیب دهد، اما ناگهان با سر بریده پسرش که روی نیزه ایرانیان بود، مواجه شد. مرگ پوبلیوس، روحیه سرداران رومی را درهم شکست، بهطوریکه دیگر نتوانستند در برابر حمله سربازان اشکانی ایستادگی کنند و در پایان جنگ با پیروزی قطعی اشکانیان پایان پذیرفت.
پایان |