پایان اسپانیایی!
شاید تقدیر انریکه این باشد | درد آرنج تاسوتی بیشتر بود یا مشت دوناروما؟

طرفداری / اسپانیا مثل همیشه مالک بود. هم توپ را داشت و هم میدان. شاید کسی فکرش را نمیکرد تیم مانچو که خودش در این جام بازی مالکانه را انجام میداد اینچنین تحت تاثیر بازی ماتادورها قرار بگیرد. شاید هواداران منتظر بودند تا ایتالیا اولین تیمی باشد که مانع تیکیتاکای همیشگی بازیکنان اسپانیا میشود. اما برای اسپانیا همهچیز همان فوتبال مهندسی و مالکانهی سالیان اخیر بود. نزدیک هزار پاس با دقت هشتاد و نه درصد و در دست داشتن شصت و پنج درصدی توپ و زمین برای سلاطین هم گواه همین مسئله است.
تیم انریکه از همان ابتدا بازی را به دست گرفت و چند باری هم به سمت دروازهی ایتالیا یورش برد. شاید اگر اویارزابال کمی با دقت بیشتر توپ در عمقی که به او رسیده بود را کنترل میکرد، میتوانست همان میانههای نیمهی اول تیمش را پیش بیاندازد. اما ظاهراً او برای چنین میادین بزرگی نیاز به تجربههای بیشتری دارد.
نیمه اول تمام شد. صفر صفر. خطرناکترین موقعیت اسپانیا ضربهی اولمو بود که دوناروما مهار کرد و ایتالیا هم یکی دو موقعیت نصفه و نیمه مثل شوت زاویه بستهی امرسون داشت.
نیمهی دوم. باز اسپانیا و باز قرق توپ و میدان. مانچینی دل بسته بود به مقاوم بودن خط دفاعی تیمش و البته ضد حملههای زهردار. او میخواست تیمش به کمک خط میانی خلاق و متفکر خود و انجام حرکات طولی و در عمق _ البته پس از گرفتن توپ از بازیکنهای حریف_ و استفاده از سرعت کیهزا و اینسینیه راهی به سمت دروازهی حریف پیدا کند.
همین هم شد. فدریکو کیهزا روی ضد حملهای طوفانی که از دوناروما شروع شد و تنها با سه ضربه توپ به محوطهی جریمهی اسپانیا رسید، از تکل ناقص و اشتباه مدافعان اسپانیا استفاده کرد و با ضربهای فنی و زیبا دروازهی سیمون را در دقیقهی شصت باز کرد.
چند دقیقه بعد، اویارزابال یک موقعیت حساس دیگر از دست داد. کافی بود در دو قدمی دروازه کوچکترین اثر را با ضربهی سر روی توپ بگذارد تا بازی مساوی شود، اما نتوانست.
واکنش انریکه؟ او که در این یورو هیچ وقت مهاجمی شش دانگ را به همراه خود نداشت، آخرین تیر ترکشش آلواریتو بود. بازیکنی که تعویضش جواب داد و در دقیقهی هشتاد و پس از حرکت در عمق از بین مدافعان هم باشگاهیاش سرانجام قفل دروازهی لاجوردی پوشان را باز کرد.
جدال دو تیم با همین نتیجه و ادامهی مالکیت اسپانیا و کنترل بازی از سوی ایتالیا به پنالتیها کشید.
شاید از همان شور و هیجان بالای کیهلینی هنگام قرعهکشی برای پنالتیها، میشد میزان انگیزه و روحیهی بالای مردان سرزمین چکمه را حدس زد. گویا آنها آنقدر مصمماند که تا جام را به خانه نبرند آرام نمیشوند.
ضربات پنالتی با مهار ضربهی لوکاتلی توسط سیمون شروع شد. بلافاصله اولمو برای اسپانیا توپ را به آسمان فرستاد تا همهچیز مساوی بماند. کار مساوی پیش رفت تا پنالتی چهارم اسپانیا و از دست دادن فرصت حیاتی توسط آلوارو موراتا. مهاجم باشگاه یوونتوس با عملکرد سینوسی خودش در این تورنمنت، آخرین لمس توپ یاران انریکه در جام را داشت؛ چرا که پنالتی بعدی آتزوری توسط جورجینیو تبدیل به گل شد و البته باعث افسوس هواداران لاروخا.
در این برد ارزشمند و تاریخی ایتالیاییها که موجب صعود آنها به فینال یورو ۲۰۲۰ شد، بدون تردید جیجو دوناروما نقشی مهم و کلیدی داشت. او که با مهار پنالتی موراتا مشتی محکمتر از آنچه تاسوتی با آرنج به صورت انریکه زده بود را به صورت سرمربی ماتادورها کوباند.
انریکه قبلاً گفته بود که تاسوتی را بخشیده. شاید او اگر میدانست روزی به این ایتالیای بیرحمتر از همیشه میرسد و به جای بخشش به فکر انتقام میافتاد، نمیگذاشت آتزوریهای جنگجو انتقام یکچهارم نهایی یورو ۲۰۰۸ و فینال یورو 2012 را از او و شاگردانش بگیرند. اما انگار تاریخ میخواهد همیشه از مغلوب شدن انریکه مقابل لاجوردیپوشان یاد کند.
حالا مردم ایتالیایی که تا قبل از رویارویی مقابل بلژیک نگران مواجه شدن تیمشان با حريفان نامدار بودند، بلندتر از همیشه آهنگ "بلا چاو" را می خوانند و انگار دارند کمکم آماده میشوند برای رقص و پایکوبی پس از کسب دومین قهرمانی خود در تاریخ جام ملتها.