تفسیر آهنگ بشنو از بهرام | Beshno

بهرام با این ترک مشتی به دهن هیترا زد . یه ترک فوق العاده از یاغی قدیمی رو دوباره شنیدیم و اونایی که نشنیدن هم پیشنهاد میکنم گوش کنن....البته بشنون?

بهرام بعد از آلبوم گذار و ترک عبور کن خیلی افت شدید داشت و خیلیا گفته بودن عبور کن بدترین ترک سال هم حتی شده . اما خب بهرام هم با یه ترک قوی باز وارد شده و بریم ببینیم چی به چیه

تو کاور آلبوم اول یه گوش میبینیم و صد در صد ربط به بشنو و شنیدن داره . اثر انگشت و جنین هم دیده میشه . میشه گفت با توجه به اینکه تایم موزیک 3:28 هستش و ربط داره به انتخابات که در تاریخ 3/28 هست اثر انگشت به این ربط داشته . جنین احتمالا داره آینده رو نشون میده و گوش هم شنیدن که میگه این ترک رو بشنو تا انتخاب غلط نکنی و از این حرفا!

کاور جالبی بود .سازندش و طراحش هم ستاره ملک زاده بود.

این منم جوون گفتمان خنثی اعتدال
نوجوون هشت سالِ شوم احمدی نژاد
قربانی شرق و تحجر، غرب و استعمار
ساکنِ این اروپای آب زیرِ کاه، بی دفاع

خنثی اعتدال اینجا به معنی عدالت خنثی هست یا عدالت بی اثر که میگه من جوونی بودم که درباره ی عدالت بی اثر دوران احمدی نژاد خونده بودم

اشاره داره به دوران 8 ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد که تو همون سالا با پخش ترک نامه ای به رئیس جمهور زندانی شده بود.

فکر میکنم شرق به معنی ایران خودمونه و غرب به معنای کشورای استعمارگر . تحجر به معنی سرسخت شدن هست.

ساکن اروپای اب زیرکاه ( بهرام تو اروپا و سوئد زندگی میکنه )....بی دفاع هم یعنی از وطنش دوره و تو کشور غریب بی دفاعه . شرق و تحجر / غرب و استمعار / اروپای اب زیر کاه (درباره ی عدالت دروغین یا خنثی اعتدال صحبت میکنه)

خوردم هر چی جامعه ام به خوردم داد
یه کم هم تف کردم حس کنم مستثنام
شدم به مرضاش مبتلا، ولی فهمیدم
چیزی خطرناک تر نیست واسه جمع مفت برا

میگه که هر چی جامعه بهم گفت رو بی چون و چرا قبول کردم و مجبور بودم .

میگه یکمشو (یکم از اون اعتقاداتی که گفته بودن بهش) تف کردم و باور نکردم تا فک کنم از بقیه جدام

میگه که به مرضش مبتلا شده یعنی اون چیزارو به خوردم دادم و دیر فهمیدم چی به چیه اما در آخر فهمیدم

که چیزی از جمع مفت برا (مسئولین) خطرناک تر نیست که با دروغاشون فکر و ذهن مردم رو مشغول میکنن و خودشون میخورن

جز یه هنرمند کهنه کارِ نو گرا
چی یاد بگیرم از کی؟ کیان بزرگترام
نمیشه خونِ روی دستشونو شست با صابون
باید سرشونو با استدلال برید جا چاقو

میگه به حز اینکه من یه هنرمند قدیمی و کهنه کار روشنفکرم از کیا دیگه چیز یاد بگیرم / منظورش اینه که دیگه گرگ بارون دیده شده (اگر اشتباه نکنم همین اصطلاحه)و خیلی تجربه داره و بزرگتری نداره که ازش چیز میز یاد بگیره

میگه انقد کثیف هستن و خونی که رو دستشونه با صابون هم شسته نمیشه و تو تاریخ ثبت شده و همه میدونن

یعنی به جای با کله رفتن تو دل خطر و استفاده از جنگ و جدل باید روی ذهن مردم کار بشه تا تسلیم چیزی که میخوای بشن

پس منطقمو تیز کردم رفتم توو خیابون
هر کی گفت حقت بود، چشت کور
لیاقتت همینا بود، گفتم کوفت
ابله کم هوش مدرسه دامداری شده
بازارِ کار چرخِ گوشت

منطقمو تیز کردم یعنی با منطق وارد خیابون شدم که فک میکنم خیابون هم معنی زندگی باشه که میگه با منطق وارد زندگی شدم

هرکی گفت حقت بود و اینا هم داره میگه که خیلی انتقاد میشه (مطمئن نیستم)

مدرسه دامداری شده یعنی دانش آموزا رو مثل دام پرورش میدن

بازار کار هم تبدیل به چرخ گوشت شده یعنی همونطور که میدونیم چرخ گوشت ، گوشت های بزرگ رو به تکه های کوچک تر تبدیل میکنه پس احتمالا به این معنی باشه که آدم های بزرگ رو هی کوچک تر میکنه (فکر میکنم)

شاید به نفعت بود ببینی یه روز ضعفِ ساختارو
خرِ نویسنده رو بگیر نه قهرمانِ داستانو
ببینی محصولِ محیط آدما رو شاید
گذاشتیم توو ساختار نوین جا براتون

میگه تو این ترک بهت نشون میده یه چیزیو که به نفعته ببینی که ج.ا ساختارش مشکل داره

و اینکه به جای قهرمان داستان که ح.ر هست برو ........ رو بگیر جون اون همه کارس و میتونه با یه حرکت داستانو عوض کنه

((متوجه نشدم متاسفانه ولی فکر میکنم ربط به ظاهر انسانا داشته باشه چون میگه محصول محیط آدما و محصول محیط میشه همون نتیجه بدست اومده فضای درونی آدما /یه همچین چیزی اگر فهمیده باشید )))))

نبوغِ تولید گرفت ازم لذتِ مصرفو
بازی ساده شده از بس که زدم به هدفو
یاغی کردم هر چی منفعلِ بی طرفو
پشیمون کردم کلی متظاهر بی شرفو

اولش هم فکر میکنم به معنی این باشه که شاید رپ کردنش ازش لذت کارای دیگشو گرفته (اصلا مطمئن نیستم)

میگه این بازی (جنگ با حکومت) رو انقدر که زدم به هدف دیگه واسم ساده شده

یاغی کردم (وحشی کردم) میگه هر چی آدم بی طرف بودن رو به سمت ج.ا وحشی کردم تا حمله کنن

و کلی آدمای متظاهر که داره مسئولین رو خطاب میکنه رو پشیمون کردم از رو در رو شدن با من (یه همچین چیزی)

مثِ تو یه سکه با دو روی به درد نخور
نه عذر خواهیت میخوره به دردم نه حتی تشکر
همشو خراب میکنم بهتر میسازم از نو
من کفر میگم همزمان تف میکنم حقو

داره یه شخص رو خطاب میکنه که اون شخص مثل سکه که دو روش ارزش نداره و فقط عکس هست به دردنخوره (البته اینجا معنی دو رو بودن رو میدن شاید احمدی نژاد رو میگه که اولش زندانی میکرد رپرارو حالا حمایت)

و اینجا هم احتمالا داره همون شخص رو میگه که فکر میکنم احمدی نژاد باشه

اینجا هم دو معنی داره ( 1. یه بهرام جدید تو راهه )(2. شاید بخواد با شعراش جلوی حکومت باشه)

((و آخرش رو نفهمیدم باز ))

کدوم اجتماعه که موند مثلِ سابق
دست میکِشم رو کله ام غول بشه ظاهر
نور بشه ساطع تا که چشات کور بشه کامل
مظلوم نبودم نتونست بهم زور بگه ظالم

اشاره به پیشرفت نکردن ج.ا

اینجا کله خودشو به چراغ جادو تشبیه کرد که اگر بخواد شروع به کار کنه معجزه میشه

اینجا هم کلماتشو به نور تشبیه کرده که میتونه شکستش بده

و اینکه مثل جوونایی که اعدام شدن مظللوم نبودم که ظلم بهم بشه (ظالم منظوش با ..... هست)

ما سوتمون بلنده قوتمون غالب
حتی دشمنمون توو خلوتش دوستمون داره
توو آینه ی شکستت ببین
توو فکت نمونده یه دندونِ سالم

منظور سوت یعنی صفیر /صفیر هم یعنی صدا یا آواز/ یعنی صدامون خیلی بلنده و به گوش همه میرسه

اینجا باز هم اشاره به احمدی نژاد داره که بحث حمایت رپ رو کشید وسط

(((بیا بیرون از اون دنیای خوشگلت این دفعه فکتو خورد می کنم اگه بدی فردای خوبی رو مژده بم)))سوز بهرام اشتباه خوب (اشاره به این تیکه داره)

اگه امونت داده روزگار، بین جبر و انتخاب
وسط میدونِ جنگی بی تیر و بی خشاب
میرسی به سزا
من جریانِ سومم
جلو متحد شدن از مداح اوپوزوسیون
تا ماله کِش نظام

میگه که بین زور و انتخاب و سختیای زندگی /(وسط میدون جنگ و بی تر و بی خشاب به معنی اینه سخت ترین شرایط هست)/ به نتیجه اعمالت میرسی

جریان سوم چیه ؟

در واقع جریان سوم عنوان اشخاص، احزاب، گروه ها و تشکل هایی است که همه آن ها در یک اصل مشترک هستند و آن این که معتقدند رویکرد تازه و متفاوتی نسبت به چپ و راست می خواهند ارائه کنند. با این حال به نظر می رسد جریان های سوم به نوعی حاملان بخشی از گفتمان های چپ و راست در فضای گفتمانگی هستند.

مداح اوپوزوسیون= شاهین نجفی / یه زمانی مداحی میکرد و اوپوزوسیون هم به مجموعه افراد و نهادهای مخالف اصل نظام سیاسی گفته می‌شود که در صدد براندازی نظام حاکم هستن

ماله کش نظام هم منظورش با سهراب ام جی هست

هی میگن این واقعیتو باید پذیرفت
ما فکر میکنیم واقعیت رو باید ساخت
ما فکر میکنیم قدرتو باید بود
اونا فکر میکنن قدرتو باید داشت

این هم مربوط به دروغ هایی که میگن هست که هی میگن واقعیت رو بپذیرید و تفاوت طرز فکر مردم و مسئولین