اندر حکایت خوارزم

خوارَزم سرزمینی کهن و بزرگ در ازبکستان و ترکمنستان است که در دلتای رود آمودریا و در کنار دریاچه آرال (خوارزم) قرار گرفتهاست.
این سرزمین به دلیل جایگاه جغرافیایی ویژهاش همواره مورد تازش بیگانگان بودهاست. آگاهیها دربارهٔ تاریخ خوارزم پیش از میلاد ناقص و پراکندهاست. برخی پژوهشگران خوارزم را جایگاه سرایش اوستا میدانند. لغتنامهٔ دهخدا در سرواژهٔ «خوارزم» از آن به «مهد قوم آریا» یاد میکند.
ابوریحان بیرونی که خود خوارزمی بود در کتاب آثار باقیه می نویسد:
وقتی قتبیه بن مسلم سردار حجاج، بار دوم بخوارزم رفت و آن را بازگشود هرکس را که خط خوارزمی مینوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بیدریغ درگذاشت و موبدان و هیربدان قوم را یکسر هلاک نمود و کتابهاشان همه بسوزانید و تباه کرد تا آنکه رفته رفته مردم امّی ماندند و از خط و کتابت بیبهره گشتند و اخبار آنها اکثر فراموش شد و از میان رفت.
به نوشته بیرونی زبان خوارزمی (به خوارزمی:زڨاک ای خوارزم) در دوره او زنده بوده و بخشی از خوارزمیان بدان سخن میگفتند. گمان میرود اندکی پس از بیرونی زبان خوارزمی از میان رفته و زبانهای ترکی جای آن را گرفتند.