فلیکی فلاکا؛ تلفیقی از گیگن پرسینگ یورگن کلوپ و تیکی تاکای گواردیولا

«فلیکی-فلاکا» عبارتی است که به نوع فوتبال بایرن مونیخ زیر نظر فلیک اطلاق میشود.
فوتبال شناور مونیخیها زیر نطر سرمربی با هوششان بسیاری را به یاد تیکی-تاکای پپ گواردیولا انداخته است. اما واقعیت تیم فلیک چیز دیگری است؛ آنها تحت تأثیر ۱۰۰ درصدی نحوهی بازی پپ گواردیولا نیستند.
چیزی که امروز از بایرن میبینیم، ترکیبی جادویی از شیوهی بازی تیمهای یورگن کلوپ و پپ گواردیولا است. بایرن مونیخ زیر نظر فلیک با آرایش پایهی ۴-۲-۳-۱ به میدان میرود. میزان تغییر نفرات بایرن در هر بازی بسیار اندک است. این تیم حداکثر یک یا دو تغییر( که در اغلب موارد هم اجباری بوده است) به خود میبیند. بایرن به هنگام طراحی حملات از نیمهی زمین خودی، یک آرایش سه نفرهی خطی را در عقب زمین با دو مدافع میانی و یکی از دو هافبک دفاعی ایجاد میکند. هدف اصلی از این عمل، دادن عرض بیشتر به بازی است، زیرا در چنین حالتی پاوار و دیویس( دفاع راست و چپ بایرن) میتوانند در مکانی حوالی نیمهی زمین یا جلوتر جای بگیرند. در جلوی زمین، سرژ گنبری و کینگزلی کومن حرکت «Cut inside» یا به داخل زدن را انجام میدهند و در فضای بین مدافعان و هافبکهای حریف قرار میگیرند. این کار ِدو بال بایرن، با هدف ایجاد فضای اُوِرلَپ برای دو مدافع کناریشان انجام میشود. دو مدافع کناری که بسیار در امر سانتر از جناحین و دریبلزنی توانمند هستند و سرعت بالایی هم دارند.
توانایی حیرتانگیز در بازی مستقیم ویژگی ممتاز دیگر تیم فلیک است. آن چه کمک شایانی به بایرن در پیاده کردن این روش میکند، قدرت بازیسازی ژروم بوآتنگ و دیوید آلابا به عنوان دو مدافع میانی تیم است که می توانند با دقت بالایی وینگرهای تیم را در فضای پشت مدافعان حریف صاحب توپ کنند. این اتفاق در حالی است که در تیمهای پپ به ندرت می توان شاهد استفاده از توپهای بلند و بازی مستقیم بود. در ادامهی این ماجرا، تیمهای حریف به عمق دفاع خودشان رفته و با روش «low block pressue» از مونیخ دفاع میکنند. در این وضعیت، دو مدافع میانی بایرن تا نیمهی زمین جلو میآیند، دو مدافع کناری این تیم حوالی محوطهی جریمهی حریف حضور دارند، سه بازیکن بایرن( مولر، کومن و گنبری) در منطقهی « gap space» مدام جای خود را با هم عوض می کنند تا مدافعان حریف در یارگیری دچار اشتباه شوند. از اینجاست که شباهت تیم هانزیفلیک به تیمهای گواردیولا عیان میشود؛ پاسکاریهای سریع، جابهجاییهای بیشمار و حرکات ترکیبی. هرچند در نحوهی چینش تهاجمی و حتی چینش پایهی تیمهای گواردیولا و فلیک تفاوتهایی وجود دارد، اما روش طراحی حملات از عقب زمین در برابر تیمهایی که کاملاً در لاک دفاعی خود فرو رفتهاند، یکسان به نظر میرسد. دومین تفاوت مهم تیم گواردیولا و فلیک، در هدف از پرس زدن است. تیمهای گواردیولا، با همان قانون معروف پپ مبنی بر « بازپسگیری توپ در شش ثانیه»، پرس میزنند و هدف آنها از پرس، مانع شدن از طراحی درست و دقیق حملات حریف است و بعد از بازپسگیری توپ قرار نیست بلافاصله به دروازهی حریف حمله کنند، بلکه با حوصله و از عقب زمین دوباره به طراحی حملات میپردازند. اما تیم هانزی فلیک، به پرس به چشم نوعی روش حمله کردن نگاه میکند. توپ را با وارد کردن حداکثر فشار بر تیم حریف در نیمهی زمین آنها پس بگیرید و بعد درحالی که هنوز آنها آرایش دفاعی به خود نگرفته اند، به آنها ضربه بزنید. این همان ایدهی «گگن پرسینگ» تیمهای یورگن کلوپ است. مجازات حریف به بیرحمانهترین شکل ممکن.