به کی روش گفتم good morning، جواب داد good afternoon!
صالح مصطفوی: شفر را در مشکلات مالی استقلال مقصر می دانم / کی روش بهترین مربی خارجی تاریخ ایران است
اختصاصی طرفداری - صالح مصطفوی، مربی باشگاه استقلال میهمان دوربین طرفداری بود. او در بخش دوم گفتگوی خود در خصوص حضور والتر زنگا در فوتبال ایران، سخت گیری های آندره آ استراماچونی و کارلوس کی روش، دوران حضور وینفرد شفر در استقلال و دیگر مسائل صحبت کرد.
گفتگوی صالح مصطفوی و فرزام محمدعلیها را مقابل دوربین طرفداری می خوانید:
شما کلا والتر زنگا را به تیمی پیشنهاد کردید؟
راستش را بخواهید، قبل از شروع فصلی که در آن هستیم، یک نفر با من تماس گرفت و شماره آقای زنگا را خواست. من نیز به او شماره را ندادم و گفتم زنگا شاکی می شود. آن شخص گفت می خواهم زنگا را به تراکتور ببرم. من نیز گفتم با ایشان صحبت می کنم و اگر اوکی بودند، شماره شان را در اختیارتان می گذارم. والتر نیز در تماس با من در خصوص تراکتور جویا شد و من نیز توضیح دادم. او گفت مشکلی نیست و شماره ام را در اختیارشان قرار بده. در نهایت دو طرف صحبت کردند و ظاهرا به توافق نرسیدند.
به عنوان نظر شخصی، بین وینفرد شفر و والتر زنگا که قبل از حضور شفر به عنوان گزینه مربیگری استقلال معرفی شده بود، کدام یک را انتخاب می کنید؟
خوب معلوم است زنگا را انتخاب می کردم. شفر یک جام برای استقلال آورده است. در جلسه ای با حضور من، آقایان افتخاری، مک درموت، عمو نسی و فکر می کنم پندار توفیقی یادم نمی آید او بود یا نه، در آن جلسه همه این داستان هایی که استقلال درگیرش است را در آن زمان پیش بینی کردم. من نگفتم کدام مربی را بیاورید؛ فقط گفتم این شخص (شفر) را نیاورید.
در مورد شفر کمی بی انصافی نمی شود؟ من خودم به شخصه معتقدم شاید شفر مربی تاپی نباشد ولی از 90 درصد مربیان ایرانی بهتر است. به خصوص اینکه در هفته های پایانی حضورش نیز خیلی دعوا و بحث و جدل شد.
یک سری مسائل مالی برای باشگاه استقلال ایجاد شد که من ایشان را در به وجود آمدن آن ها مقصر می دانم.
شما که در خصوص دلالی صحبت نمی کنید؟
من نتیجه را نگاه می کنم. استقلال بازیکنان خارجی ای داشته که دقایقی حتی بازی نکرده اند و پول های سنگینی از باشگاه می گیرند.خوب این یک فشاری است که به تیم وارد شده است. برای مثال، علیرضا منصوریان سه بازیکن خارجی به استقلال آورد. رابسون جانواریو که حدود 150 هزار دلار برای باشگاه هزینه داشت. آن دو نفر دیگر لئوناردو پادوانی و سرور جپاروف بودند. عملکرد هر سه مشخص است. حال ببینید چه بازیکنانی جای این ها آمدند. قبل از بویان، دو نفر به نام های الحاجی گرو و نیومایر آمدند که هزینه های سنگینی روی دست باشگاه گذاشتند. با پول الحاجی گرو، می توان احسان حاج صفی را به استقلال آورد اما مثلا با 150 هزار یوروی جپاروف برای فصل اول که در آن زمان دلار 3 هزار تومان بود، برخی بازیکنان تیم نیز بودند که از او بیشتر گرفته بودند.
مسئله ای که وجود دارد این است که هر مربی ای که می آید، انگار باید یکی دو خارجی با خود بیاورد. مثلا نیکولای بودروف چه بود؟
بودروف کاپیتان تیم ملی بلغارستان بود. ما به سراغ سه مدافع ایرانی رفتیم که باشگاه هایشان موافقت نکردند. آرمین سهرابیان، عقیل کعبی و یک بازیکن دیگر در این لیست بودند. مبالغی که بابت رضایتنامه نیز می خواستند، از مبلغ کاپیتان تیم ملی بلغارستان کمتر بود. بودروف زمانی به استقلال آمد که 4 ماه فوتبال بازی نکرده بود. در آن مقطع نمی شد بازیکن بهتری پیدا کرد. من به شخصه خودم فیلم 30 مدافع را دیدم. یک بازیکن ایرانی الاصل هم می خواستیم که اکنون در چمپیونشیپ بازی می کند. به هر حال رقم ها وحشتناک بودند. اگر اشتباه نکنم رایان تفضلی نامش بود. می گفتند اصلا حرف او را نزن. یک بار با آقای مجید نامجو مطلق صحبت می کردم و گفتم مجید خان آن سالی که به فینال رفتیم، چند ملی پوش داشتیم و گفت 15 بازیکن. استقلال سال 1990 و 91 به فینال آسیا رفته و سال 90، 15 ملی پوش و سال 91، 10 بازیکن تیم ملی داشته است. استقلال باید حداقل 6-7 ملی پوش داشته باشد که سر فیکس بودن شان در تیم ملی بحثی نباشد. ما نیز دنبال چنین موضوعاتی بودیم ولی دیدیم فاصله زیادی با این مسائل داریم. بنابراین دنبال مدافعی گشتیم که باتجربه باشد و درصد اشتباهات خط دفاع پایین بیاید. بهترین گزینه ای که معرفی شد، کاپیتان تیم ملی بلغارستان بود که شش ماه قبل تر برای بلغارستان در مقدماتی یورو بازی کرده بود.
شما شانس این را داشتید که با دو مربی بسیار سخت گیر یعنی آقایان کارلوس کی روش و آندره آ استراماچونی کار کنید. اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، هر دو افرادی بودند که به ایرانی ها بازی نمی دادند. در خصوص این دو مربی و برخوردهایشان بگویید.
بله برخوردهای هر دو شبیه به هم بود. من سه ماه و خرده ای در تیم ملی قبل از جام جهانی با کی روش کار کردم. کارم آنالیز تمرینات و بازیکنان بود. فیلم های بازیکنان را می گرفتیم و ...
ولی خیلی شما را به بازی نمی گرفتند؟
اتفاقا کی روش برای افرادی که سخت کار می کردند، احترام زیادی قائل بود. یادم می آید که ما هر روز ساعت 9 یا 9 و نیم به دفتر پیک می رفتیم. در آن جا فیلم ها را می گرفتیم و تمرینات را کوتاه و بلند می کردیم و ... سپس کی روش از ما خواست فردا زودتر بیاییم و من تصمیم گرفتم یک ربع به 9 در آن جا حضور یابم. پرتغالی ها نیز هتل شان در همان هتل المپیک بود. دیدم کی روش آن جا نشسته و به او good morning گفتم که او در جواب گفت good afternoon که این یعنی خیلی دیر آمده ام. در کل آدم سخت گیری بود و به کار خوب احترام می گذاشت.
خاطره ای از او در خصوص اینکه می گویند ایرانی ها را بازی نمی دهد، بگویم. یادم می آید در یک اردو قرار بود بازیکن انتخاب کند و روی یک چارت برای هر پست قرار بود 2 بازیکن بنویسد. در پست دفاع وسط نام سید جلال حسینی و روزبه چشمی را نوشت. برای دیگر مدافع وسط مرتضی پور علی گنجی را نوشت و یک جای خالی گذاشت. اکنون سه سال گذشته و شاید مشکلی نباشد نامشان را بگویم. اسامی برای آن جای خالی محمد انصاری، محمدحسین کنعانی زادگان، پژمان منتظری و محمدرضا خانزاده بودند. حدود 20 نفر از جمله کادر فنی، پزشکی و بازتوانی و ... به جز پزشکان ایرانی در آن جا نشسته بودند. از همه خواست از 1 تا 4 به این بازیکنان نمره دهند. نوبت من شد و من گفتم سید مجید حسینی. کی روش گفت نام حسینی که در لیست نیست. به او گفتم شما دفاع چهارم را برای چه می خواهی و گفت خوب نفر چهارم دفاع. من نیز گفتم خوب به نظرم نفر چهارم باید یک سری خصوصیات داشته باشد. نفر چهارم اولا باید استعداد باشد، دوما باید بازی کرده باشد و بی تجربه نباشد و سوما باید از نشستن روی نیمکت تیم ملی خیلی خوشحال باشد و چهارما اگر زمانی نیاز به بازی کردن بود، حتما بتواند بازی کند. یعنی شهامت بازی کردن را داشته باشد. سید مجید حسینی نیز کاپیتان سعید عزت اللهی در جام جهانی نوجوانان بوده است. کی روش از هافبک های دفاعی در پست مدافع وسط استفاده می کرد زیرا می گفت دفاع وسط های ایرانی یک خصلت دارند و این است که شهامت بیرون آمدن از خط دفاع و قطع توپ را ندارند و دنده عقب می روند. به همین دلیل از هافبک های دفاعی در پست مدافع وسط استفاده می کرد. سید مجید حسینی نیز در استقلال به تناوب هم هافبک دفاعی و هم مدافع وسط بازی کرده بود. آن خلصت پاسکاری که کی روش می خواست را نیز داشت. به کی روش گفتم تو یک سری چیزها را نمی بینی. حسینی در استقلال آن قدر شهامت دارد که امید ابراهیمی را کوچ می کند در حد اینکه برو جلو یا مثلا من هستم و ... در نهایت کی روش فکر کرد و گفت همه موافق هستند یک اردو حسینی را بیاوریم تا بازی اش را ببینیم؟ بقیه نیز مخالفتی نداشتند. خلاصه مجید حسینی به آن اردو آمد و آن قدر خوب کار کرد که اشکان دژاگه را کلافه کرده بود.
در مورد استراماچونی چه؟ اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، خیلی اذیت تان کرد.
آن قدر به استراماچونی گرای منفی راجع به من و بقیه ایرانی ها می دادند که همین مدت همکاری هم خوشحال کننده بود چون فکر می کنم چیزی راجع به خودم نبود که مرا به او وصل کند و فقط کارم بود که این ارتباط را شکل می داد.
صادقانه بگویید، چه کسی یا کسانی این گرا را به او می دادند؟
واقعا نمی دانم. من سه مرتبه با استراماچونی بنا به دلایل مختلف به جلسه در باشگاه رفتم که مرتبه سوم، زمانی بود که باشگاه خوب نتیجه نمی گرفت و بچه ها نسبت به دانستن اطلاعات از تیم حریف احساس خلاء می کردند. شرایط به شکلی بود که می خواستیم با فولاد خوزستان بازی کنیم و بچه ها می گفتند آیا اهل شاخه مدافع آن هاست؟ در حالی که اهل شاخه در آن زمان به صنعت نفت رفته بود. بازیکنان تا این حد بدون شناخت سر بازی ها می رفتند. من نیز دوست نداشتم مجددا آنالیزو شوم و می خواستم کار مربیگری را ادامه دهم زیرا دوره ها و کلاس های خارجی زیادی رفته ام که خیلی ها حسرتشان است چنین دوره هایی بروند. من استادم کسی است که بخشی از کتاب های او را در کلاس های مربیگری A ایران آقای محصص تدریس می کند. به هر حال من با این استاد کار کرده ام و در ارتباطم و نمی خواستم با برگشتن به آنالیزوی، یک پله به عقب بازگردم. بچه های تیم از جمله فرشید اسماعیلی و وریا غفوری با من صحبت کردند که تیم واقعا به آنالیزور نیاز دارد. من نیز به دلیل علاقه ای که به استقلال دارم، سه پیشنهاد دستیار بودن در تیم های لیگ برتری را رد کردم و آنالیزوری را پذیرفتم. استراماچونی نیز به سختی شاید یکی دو بار در هفته اجازه می داد سر تمرین بیایم. تازه باید به عمر می گفتم و او نیز به استراماچونی اطلاع دهد.
چرا از کادر فنی تیم ملی خیلی زود جدا شدید؟
دوست دارم زمانی که مجددا به تیم ملی بازگشتم، در این خصوص صحبت کنم زیرا جدایی ام اصلا فنی نبود. دوست ندارم به کسی اتهام بزنم ولی خیلی ها از حضور من در تیم ملی خوشحال نبودند.
دستیاران ایرانی یا خارجی؟
خیلی ها. اکثرا ایرانی.
شما با دو نفر از بهترین مربیان خارجی فوتبال ایران یا حداقل بهترین های چند سال اخیر کار کرده اید. به نظرتان کدام یک بهتر بودند؟ چون با استقلالی های ملی پوش که صحبت می کردیم، واقعا نظرشان 50-50 بود. نظر شما چیست؟
به نظرم کارنامه و رزومه گویای هر چیزی است. به نظرم بهترین مربی خارجی تاریخ ایران، کارلوس کی روش و بهترین مربی خارجی تاریخ لیگ برتر کشورمان، آندره آ استراماچونی است. این را فقط به خاطر نتایج نمی گویم؛ بابت شکل بازی با نفراتی که دارند، می گویم. پرسپولیس برانکو در سال دوم بسیار خوب بازی می کرد و حال ببینید یکی از کلیدی ترین بازیکنان آن تیم مهدی طارمی، در حال انتقال به پورتو است. مهدی فوق العاده خوب است و به نظرم بهترین بازیکن ایران است. شاید جزو بهترین های آسیا نیز باشد. شما نیز به من مهدی طارمی، احسان حاج صفی و چند بازیکن این چنینی بدهید، با هر تیمی می توان مدعی شد. البته مربی نیز مهم است زیرا مربیان قبل و بعد نتوانستند آن بازی را از بازیکن بگیرند.
در ابتدای فصل وقتی گرم کردن بازیکنان استقلال را می دیدیم، اگر نمی دانستیم کدام تیم است، فکر می کردیم گسترش فولاد در حال تمرین کردن است.
در آن حد که نه. استقلال 12-13 بازیکن خوب لیگ برتری دارد و 2-3 بازیکن فقط فراتر از لیگ برتر دارد که برای چنین باشگاهی کافی نیست. همه بازیکنان خوب و جوانان زحمت کشی هستند ولی برای استقلال کافی نیست. استقلال باید به گونه ای باشد که به 5 تعویض اعتراض کند و بگوید 7 تعویض کافی است. نه اینکه 9 نفره 4 تعویض کند و سر نفر پنجم نیز بماند. استقلال باید خیلی بهتر بازیکن داشته باشد و استراماچونی با همین ترکیب، استقلال را تا صدر جدول نیز برد.
همچنین بخوانید:
