اینس: منچستریونایتد سال 1994 بهترین تیم تاریخ باشگاه است؛ هرگز نگفتم هر کسی می تواند جای سولسشر باشد

https://www.tarafdari.com/" target="_blank">طرفداری- پل اینس با گری نویل در مورد بهترین تیم تاریخ منچستریونایتد مخالف است.
به گزارش https://www.mirror.co.uk/sport/football/news/paul-ince-calls-gary-neville-22059598" target="_blank">میرر، نویل تیم سال 2008 سر الکس فرگوسن را که به مقام قهرمانی در لیگ قهرمانان رسید، بهترین تیم تاریخ منچستریونایتد معرفی کرده است. کریستیانو رونالدو، وین رونی، کارلوس توز و نمانیا ویدیچ تعدادی از ستاره های آن تیم بودند. ولی اینس باور دارد تیم سال 1994 هم چیزی نسبت به نسخه 2008 کم نداشت.
با این نظر مخالفم. اگر رونالدو و رونی را جدا کنیم، گری نویل که یکی از بهترین مدافعان راست دنیا بود. اما قطعا نخواهم گفت (پاتریس) اورا مدافع چپ بهتری نسبت به دنیس اروین بود. (گری) پالیستر از نظر سبک بازی شبیه (ریو) فردیناند بود. می دانیم بروسی (استیو بروس) چه بازیکن خوبی برای یونایتد بود. خط میانی آن تیم نمی توانست به خط هافبک ما در سال 94 نزدیک شود و البته آن ها رونالدو و رونی را در کلاس جهانی داشتند که (اریک) کانتونای ما هم در سطح جهان جزو برترین ها بود. وقتی به تیم سال 2008 نگاه می کنم، احتمالا فقط رونالدو و رونی با قطعیت به تیم من راه پیدا می کنند. مردم فراموش می کنند دنیس اروین چقدر خوب بود. فوتبال تغییر کرده و سریع تر شده است و به لطف رسانه ها و فضای مجازی، حالا بازیکنان نسبت به دوران ما برجسته تر می شوند. من مدافعان کناری زیادی نمی بینم که مانند دنیس اروین دو پا باشند و ضربه آزاد و پنالتی بزنند. اورا که چنین کاری نمی کرد. باید با گری نویل مخالفت کنم؛ به نظرم خیلی در اشتباه است.
تیم سال 1994 منچستریونایتد با وجود انجام چهار بازی بیشتر، فقط یک باخت کمتر از تیم سال 2008 داشت. آن ها در آن سال به هر دو فینال داخلی رسیدند (و کاپ قهرمانی جام حذفی را بالای سر بردند) در حالی که تیم سال 2008 فرگوسن موفق به انجام این کارها نشد. با این حال قهرمانی سال 2008 در لیگ قهرمانان حساب این دو تیم را از هم جدا می کند.
از https://www.tarafdari.com/node/1195628" target="_blank">حرف های اینس در مورد سولسشر اشتباه برداشت شد
اینس همچنین تلاش کرد سو تفاهمی که بین هواداران منچستریونایتد پیش آمده بود را رفع کند. او در فصل گذشته گفته بود: «هر کسی می تواند به خوبی اوله گونار سولسشر در منچستریونایتد کار کند».
اگر دقیق به صحبت هایم گوش کنند، متوجه منظورم می شوند. نگفتم هر کسی می تواند این کار را انجام بدهد؛ گفتم هر کسی که مثل من، مارک هیوز یا استیو بروس از باشگاه شناخت داشته باشد. آن زمان می دانستیم بازیکنان از کار کردن زیر نظر ژوزه مورینیو و سبک تیم راضی نیستند. می دانستیم پس از جدایی مورینیو برنامه مسابقات تیم از چه قرار است. گفتم هر کسی می توانست آن نتایج را بگیرد چون می توانی پس از ورود به رختکن بگویی: «از قید و بندها رها شوید، ما این گونه بازی خواهیم کرد. چند بازی نسبتا آسان در پیش داریم که باید در آن ها برنده شویم و با آزادی عمل بازی خواهیم کرد. قصد داریم شادی را به جمع تیم برگردانیم و خنده را بر لب ها بنشانیم.» نگویید که من، استیو بروس یا مارک هیوز نمی توانستیم این کار را انجام بدهیم. پس وقتی می گویم هر کسی، منظور این نیست که از خیابان یکی را پیدا کنیم و هدایت تیم را به آن بسپاریم. منظور من کسی بود که باشگاه را می شناسد.