ماجرای نقد مرد ایرلندی توسط فراستی

من نقد برنامه ی هفت رو همین الان دیدم و باید بگم به نظرم قضیه خیلی مسخره تر از اون چیزیه به نظر میاد.
ماجرا از اون قراره که قبل از شروع نقد، یه توضیح کوتاه در مورد فیلمساز، که اسکورسیزی باشه، داده میشه و ازش به عنوان بزرگترین فیلمساز زنده ی جهان و یکی از سه فیلمساز برتر تاریخ سینما نام برده میشه(جالبه که منبع صحبت ها ویکی پدیا هست! برای برنامه های بعدی هفت اگه از قبل، از موضوع اطلاع داشته باشید می تونید ماجرای علیفر و امیر دولاب رو مجددا تکرار کنید!!) اما فراستی؛ فراستی هم وقتی این تعریف ها رو(به خصوص یکی از سه فیلمساز برتر تاریخ سینما) از اسکورسیزی میشنوه، داغ می کنه و از خجالت اسکورسیزی درمیاد! اتفاقی که تو طول نقد حدس میزدم بیفته و افتاد، مقایسه اسکورسیزی با سه فیلمساز مورد علاقه ی مسعود فراستی، برگمان، فورد و هیچکاک بود. جمله های فراستی هم دقیقا تایید کننده ی حرف من هستند: "هیچکاک استاد اینکاره، مثل بقیه چیزها که استادشه""برگمان این سبک روایتی رو بلده، اسکورسیزی بلد نیست""تنها فورد می تونه تو لانگ شات مرگ رو دربیاره،صد تا مثل اسکورسیزی هم نمی تونند". البته از اورسن ولز و پیر ملویل هم نام میبره و فیلم های اون ها رو هم با فیلم اسکورسیزی مقایسه می کنه!(ولز رو دوست نداره اما ملویل رو دوست داره) نکته جالب دیگه هم تو اول نقد این بود که اینقدر عصبی بود که اساسی از خجالت معروف ترین اثر اسکورسیزی دراومد(راننده تاکسی) و خودش رو خالی کرد.
خلاصه که فراستی به اسکورسیزی به چشم یک رقیب به فیلمسازهای مورد علاقش نگاه می کنه و اصل ماجرا از اینجا نشأت میگیره