نوشته صادق زیباکلام، رسول خادم، جهانگیر کوثری و امیر حاج رضایی برای شرق
غلامرضا تختی بلای جان چه کسانی است؟

https://www.tarafdari.com/" target="_blank">طرفداری- روزنامه شرق در یادداشتی به جهان پهلوان غلامرضا تختی و برخی اتفاقات پرداخته است.
صادق زیباکلام- خواستم یادداشتی بنویسم و بگویم چرا دیگر کسی مثل تختی پیدا نشد؟ اما دیدم که عنوان خیلی درست نیست، چراکه اتفاقا مثل تختی یا در ردیف تختی یکی دیگر هم پیدا شد: ناصر حجازی. ناصرخان، به تعبیر و لفظی که طرفداران استقلال از او نام میبردند، یک فوتبالیست نبود، همچنانکه غلامرضا تختی هم یک کشتیگیر نبود؛ ناصرخان یک مربی یا سرمربی و دروازهبان هم نبود. ناصرخان یک پهلوان بود. به تعبیر بچههای تهران، ناصرخان بامرام بود و مرام داشت؛ همان مرامی که در مرحوم غلامرضا تختی هم بود و مردم عاشقش بودند.
ما فوتبالیستهای طراز اول فراوان داشتهایم؛ چه در گذشتههای دور و چه نزدیک؛ حمید شیرزادگان، همایون بهزادی، پرویز قلیچخانی، اکبر کارگرجم، علی پروین، علی دایی و بسیاری دیگر هم فوتبالیست بودند و هستند، ولی ناصرخان نیستند؛ همچنانکه حبیبی، منصور برزگر، سوختهسرایی و خادمها هم کشتیگیران قدری بودند و کلی هم مدال کسب کردند و ایبسا بسیاری از آنها از تختی هم بیشتر مدال آوردند، اما تختی نشدند. چه میشود که برخی از ورزشکاران اسطوره میشوند، اما برخی دیگر صرفا قهرمان باقی میمانند؟ آیا ربطی به تعداد مدالها پیدا میکند یا ربطی به تعداد دفعات قهرمانشدن و در بالای سکو قرارگرفتن؟ علی دایی و علی پروین بدونتردید از نظر فوتبال و صرف فوتبال بالاتر از ناصرخان هستند، اما هیچکدام آنها جایگاهی را که ناصرخان در قلب و روح ملت دارد پیدا نکردند. رمز تختیشدن و رمز ناصرخانشدن در چیست و در کجاست؟
حذف" target="_blank" rel="noopener noreferrer">https://www.tarafdari.com/">حذف نام غلامرضا تختی از خیابانی که سالها به اسمش است، دل خیلی از اهالی کشتی را به درد آورد. نمیدانم علت چیست و چرا میخواهند این کار بکنند، اما این را میدانم که با این کارها تختی از یاد نمیرود. ممکن است یک فرمانداری یا استانداری بیاید اسم او را از تابلوی یک خیابان بردارد، اما نمیتواند شخصیت او را از ذهن مردم پاک کند. درست است که برگزاری مراسم سالگرد تختی به نسبت گذشته کمرنگ شده، اما باوجوداین باز هم هرساله، نوجوانان و جوانان زیادی که از نسل او نیستند، روز 17 دی بر سر مزارش میآیند، چون این قهرمان را الگوی خود میدانند. چون نسلبهنسل، جوانمردیهای او به آنها منتقل شده است. تنها کسی که تمام این سالها توانست قدمی برای زنده نگهداشتن نام غلامرضا تختی بردارد، رسول خادم بود. رسول در دورانی که ریاست فدراسیون کشتی را برعهده داشت، در اولین قدم سطح کیفی رقابتهای بینالمللی جام تختی را بالا برد. او آنقدر به اعتبار این مسابقات اضافه کرد که در پنج، شش سال گذشته، این جام با حضور تیمهای مطرح برگزار شد؛ جامی که واقعا در سطح و اندازه نام اسطوره کشتی ایران بود. کار بزرگ خادم اما ثبت روز کشتی بهعنوان ورزش ملی ایرانیان در تقویم بود که در روز 5 شهریور، سالروز تولد جهانپهلوان نامگذاری شد. ایکاش سایر دوستانی که بهجای آقای خادم روی کار آمدند، همان احساس مسئولیت و تعصبهای ایشان را داشتند و دنبالهرو هدفهای او بودند. جام بینالمللی تختی، امسال در شرایطی در کرمانشاه برگزار شد که دوباره مثل چندسال پیش بیرونق شد. آنقدر بیرونق که حتی کشتیگیران خوب ایرانی هم در آن نبودند. یک کشتیگیر روس و چند نماینده از ارمنستان، تنها شرکتکنندگان خارجی بودند که به این مسابقات عنوان بینالمللی داده بودند.