معرفی کتاب : گاواربان

محمود دولت آبادی 15 داستان کوتاه نوشته که در مجموعه کارنامه سپنج به چاپ رسیدن، همچنین به صورت تک تک هم چاپ شدن. گاوارِبان یکی از اونهاست.
گاوارِبان یعنی کسی که گله گاوهای مردم رو به چرا میبره و دستمزد میگیره
این داستان که ماهیت ضد استبدادی داره در سال 1348 نوشته شده، قصه در یک روستا اتفاق می افته، روستایی که مردمانش باید به غیبت جوان اول روستا که قهرمان داستان هم هست عادت کنن، چون سر و کله مامورهای اجباری پیدا شده ...
توی این داستان کوتاه از اصطلاحات خراسانی هم به کرّات استفاده شده، مثل زنجموره (ناله و مویه و فریاد)، جوز (گردو) و ...
اگر نمیخواین توصیف های زیبای دولت آبادی از حالات انسانی رو از دست بدین حتما این کتاب رو مطالعه کنین.
چند جمله از کتاب :
وقتی که یک آدم کارآمد از خانه دور میشود، مثل این است که در تنه مردی، مهره پشتش شکسته باشد. دیگر نه میتواند خوب کار کند، نه خوب راه برود، نه خوب بخندد و نه خوب نفس بکشد؛ حتی نمیتواند خوب بگرید.