چرا هخامنشیان جای کاغذ روی سنگ تاریخ را ثبت می کردند

دلیلش فقر کاغذ نیست بلکه قفر امنیت است!
با درود
طرفداری_" target="_blank" rel="noopener noreferrer">https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&url=https://www.tarafdari.com/static/page/taxonomy/150543&ved=2ahUKEwjkxuvV_Z7fAhXjxIsKHVoSDZMQFjAAegQIBBAB&usg=AOvVaw0izcGVwOJ05rLEcNBJdqa_">طرفداری_ ایران ستیزان و خود بیگانه پندار هار در یکی از ادعا های خود، فریاد می زنند هخامنشیان توانایی نوشتن روی غیر از سنگ را نداشتند و از فرط خوشحالی یک ستاره دیگر هم بر روی پیراهن خود نصب می کنند! اما ادعای آنان تا چه حد رنگ واقعیت دارد؟
- بعضی ها که عناد با تاریخ و هویت ایرانی دارند! می گویند که نیاکان ما چون ساختن کاغذ را نمیدانستند، روی سنگ یا طلا کتیبه می نوشتند و روی خشت مُهر می ساختند، تا مثلا تاریخ حفر کانال سوئز را ثبت کنند! ولی یاوه میگویند.
- زیرا تمدنی که تکنیک و فن آن بدانجا رسیده که می تواند خطوط میخی را به این نظم و ترتیب و به این لطافت در یکصد متری و معلق میان زمین و هوا، نقاشی و نَقر کند و یا مهندسی که ستون های تخت جمشید را آنچنان تراشیده و صیقل داده و بر روی هم گذاشته و بی هیچ درزی برپا داشته که ما امروز از آن متحیر ماندهایم، خیلی ساده می توانست مقوا و کاغذ و پارچه لطیف را برای نوشتن یادبودهایش ولو بصورت ابتدایی آماده کند. آنها که پارچه از کَنَف و ابریشم داشتند، لابد یک برگ پاپیروس هم در دسترس داشتند!. حال بگذریم که ساتراپ مصر خود منبعی از پاپیروس برای هخامنشیان بود!.
پس چرا روی سنگ؟! چرا اینهمه ارتفاع؟(اشاره" target="_blank" rel="noopener noreferrer">https://www.tarafdari.com/node/1166796">اشاره به بیستون کرمانشاه)
- شاهنشاه داریوش وارث تمدن هایی بود که بسیاری از یادمانهایشان نابود شده بود. او می دانست روزی خواهد رسید که ساسانیان بیش از ۱۳ بیت از سلطنت پانصدساله اشکانی باقی نخواهند گذاشت. شاید در عالم رویا میدید که سال ۱۳۷۸ برسد و یک شبه ۱۳ روزنامه بالای صدهزار تیراژی را تعطیل کنند و دانشجویانی را تنها بجرم خواندن محبوس کنند و یک وزارت ارشادی بوجود بیاید که کار فرهنگیاش را در خمیر کردن کتاب های بزرگانی همچون سعیدی سیرجانی جستجو کند! آری، داریوش با چشم بصیرت می دید که همچون کتابخانه تیسفون و اسکندریه و گرگانج که هیزم تنور سپاهیان خشن عرب و مغول و پیشتر مقدونی شد، در آغازین روز قرن ۲۱ اعلام کنند که ۱۰۰۰ تن (آری هزار تن) کتاب ممنوعه بفروش می رسد. البته بشرط تحویل به کارخانه های مقوا سازی! چرا که در این روزگار سراسر تباهی و خمودی، دانستن جرم است و آنکه کمتر بداند، آرامشش بیشتر و دشمنش کمتر! بنابراین نیاکان ما دستور به ثبت وقایع بر روی سنگ طلا و حتی عاج فیل را می دادند تا در روزگار بعد هزاران سال همچون کشف" target="_blank" rel="noopener noreferrer">https://www.tarafdari.com/node/1162094">کشف کتیبه داریوش در روسیه، از خاک بیرون بیایند و نوادگانشان در آینده بتوانند پاسخ این بی اصل و نسب ها را بدهند.
آری، ۲۵۰۰ سال پیش داریوش فکر اینها را کرده بود. پس سنگ را برگزید و در دل سنگ نوشت، آنهم در یکصد متری کوه:
《منم داریــــــــوش، شاهِ شاهان، شاه بـــــــــزرگـــــــــــــــ》
اینها را جایی نوشتند که حتی شیاطینی مانند خلخالی، نتوانستند آنرا محو کنند.
.
- پس نَقر کتیبه روی سنگ از "فقر" کاغذ نیست! از "قفر" امنیت است. از فقر فرهنگی دیگر ملل بود.
اینجاست که "ف" و "قاف" جای خود را عوض می کنند. بماند که دست های پنهان روزگار، همین هویت مشترک ما را نیز دارند از کوه ها میزدایند. هخامنشیان می دانستند که اگر تنها به کاغذ و پارچه بسنده کنند، همچون ساسانیان در یک شب تمامی منابع دربارشان پس از شکست در قادسیه به تلی از خاک و خاکستر تبدیل می شد. می دانستند روزی خواهد رسید چون اشکانیان آثارشان نیست و نابود می شود و توسط عده ای کفتار بی اصل نسب ممکن است آن شوکت و عظمتشان رو به فراموشی بگذارد. آنان می دانستند و در دل کوه در کتیبه های سنگی برای این روز های ما فریاد می زدند: منم" target="_blank" rel="noopener noreferrer">https://www.tarafdari.com/node/1052133">منم خشایار منم اردشیر منم کوروش منم داریوش بزرگ شاه شاهان شاه چهار گوشه جهان.
- انصاف کجا رفت و چرا مدرسه کردند
- جائی که در آن میکده بنیاد توان کرد
خرد و اندیشه نگهدارتان ????