ریشه یابی؛ چگونه آلـــــمـــــان قطب صــــــنــــعــــتی اروپــــــا شد؟ پیشوایی که آلمان را متفاوت و قدرتمند کرد
۷۵۳ بازدیددوشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ - 0۷:۱۱
۹ دیدگاه
"نظام سوسیالیست ملی کارگران آلمان که در سال 1933 معرفی شد بر چند پایه استوار است. در ارتباط بین علم اقتصاد و مردم، مردم عنصر تغییرناپذیر است. فعالیت اقتصادی هیچ ثباتی نداشته و نمی تواند داشته باشد. هیچ ایده یا نظریه اقتصادی ای نیست که بشود به آن بعنوان وحی منزل نگاه کرد. تنها عبارت مهم در اقتصاد که حائز اهمیت است، "اقتصاد در خدمت مردم، و سرمایه در خدمت اقتصاد" می باشد. ما می دانیم که سوسیالیست ملی با تمام وجود با این نظریه که "ساخت اقتصاد به منظور حمایت از سرمایه وجود داشته است"، مبارزه می کند همینطور که با نظریه "مردم تنها یک عامل اقتصادیند" مخالفت می کند. و ما در درجه اول سعی داریم این نظریات غلط را ریشه کن کنیم، که در جای دیگر بیان دارد "نظام اقتصادی می تواند بدون هیچ دخالتی از سوی دولت عمل نماید". امروز (منظور در زمان حکومت نازی ها) دیگر چیزی بنام نظام اقتصادی مطلق و مستقل وجود ندارد. نظام اقتصادی نمی تواند به حال خود رها شود، این نه به این باور که از نظر دیدگاه سیاسی امری اشتباه است بلکه از نظر علم اقتصاد هم غلط است. نتیجه اسف بار خواهد بود. کارخانه دار ممکن است درب کارخانه خود را ببندد، او (کارخانه دار) ممکن است یک زمینه دیگری را برای فعالیت های اقتصادی خودش پیدا کند، در اکثریت مواقع سرمایه دار براحتی نابود نمی شود، اگر هم نابود شوند تعدادشان بسیار اندک است. اما در سمت دیگر، صدها هزار کارگر بهمراه همسر و فرزندانشان وجود دارند. پس چه کسی از آنها حمایت و از حقوق شان دفاع خواهد کرد؟ تمام جامعه، دقیقا. این وظیفه جامعه است. جامعه نمی تواند بار فجایع اقتصادی را تحمل کند مگر آنکه حق تاثیرگزاری و کنترل زندگی اقتصادی و در نتیجه جلوگیری از فجایع اقتصادی را داشته باشد. در سال های 1932و1933 زمانی که اقتصاد آلمان کاملا نابود شده بود، من بیش از پیش به این واقعیت ایمان آوردم که مانع خیزش مردممان مشکلات مالی نیست. "چگونه بخش صنعتی و کشاورزی به بهترین وجه ممکن به کار گرفته شود"، تنها و اساسی ترین راه حل سازمان ما بود. واژگانی همچون آزادسازی اقتصاد و سرمایه گزاری عوامل خارجی هیچ کمکی نمی کرد (که وضع بدتر نیز می شد). کاری که باید انجام می دادیم این بود که از تمامی ابزار در دسترس، در جهت تولید استفاده کنیم، و صرف کار برای کارگران کنیم. اگر این امر به طور موفقیت آمیز توسط رهبران اقتصادی با همان صاحبان کارخانه صورت پذیرد، ما قانع و خشنودیم (تولیدات هر چند اندک فدای سرمایه گزاری کلان اقتصادی). اما اگر رهبران اقتصادی در این امر موفق نبودند یا ناتوان بودند، خود جامعه که در این زمان و مکان، خود دولت است ملزم می شود که حضور به عمل رسانده و مطمئن شود که انرژی کاری ملت طوری استفاده می شود که چیزی که تولید می کنند نهایت بمصرف خودشان می رسد. دولت باید قوانین را برای تضمین این امر تدبیر نماید. دولت می تواند هر کاری انجام دهد جز اینکه اجازه دهد دوازده میلیارد ساعت کاری یک سال، پس از دیگری از دست برود(تشویق حضار). چرا که جامعه نه بر پایه ی ارزش های وهم آلود پول، بلکه در نتیجه ی کار تولیدی موجودیت می یابد. کار تولیدی است که به پول ارزش می دهد. این تولید است و نه بانک یا ذخایر طلا که به پول ارزش می دهد یا پشتوانه پول می شود. اگر من تولیدات را افزایش دهم درامد شهروندانم را افزایش داده ام و اگر تولیدات را کاهش دهم درامد شهروندانم را کاهش داده ام. در چهار سال گذشته ما تولیدات آلمان را بطور شگفت انگیزی در تمامی شاخه ها افزایش داده ایم و تمام آلمان از این افزایش تولید، سود می برند. اینکه امروز تقاضای بیشتری برای هر میلیون تن زغال وجود دارد بدلیل چند هزار درجه گرم تر کردن خانه های چند میلیونر نیست، بلکه بدلیل آن است که میلیون ها روستایی آلمانی با افزایش درامد خود قادر شده اند تا زغال سنگ بیشتری برای خود خرید نمایند(شنونده را با دلیل محکمی قانع می کند به این صورت که چند هزار درجه گرم تر کردن چند خانه میلیونرها، دلیل معقولی نیست بهمین علت، دلیل معقولانه تقاضای بیشتر از سوی قشر کارگر و کشاورز روستایی است). با اعطای شغل به میلیون ها کارگر آلمانی که پیش از این بیکار بودند "انقلاب سوسیالیست ملی کارگران" تولید شگفت انگیزی را در آلمان بوجود آورد. این افزایش درآمد ملی، ارزش بازاری محصولات تولید شده ما را تضمین می کند. تنها در برخی موارد و اقلام، بدلیل شرایطی که تحت کنترل دولت ما نبود، نتوانستیم تولیدمان را افزایش دهیم. کمبود هایی در برخی موارد بود؛ اما این کمبودها نسبت به موفقیت کلی "جهاد سوسیالیست ملی" ناچیز است."(تشویق نهایی حضار)
سخنرانی پیشوا آدولف هیتلر رهبر حزب نازیسم آلمان در سال های 37-1936