چالش خاطره ( madrid4ever)

شب حذف بارسا تو المپیکو. یکی از بهترین شبای فوتبالیم بود اون شب. بابام خیلی خسته بود نمیذاشت نگاه کنیم. یه بار با گل ژکو بیدارش کردم بار بعد دو سه تا حمله که رم زد دیگه طاقتش طاق شد و خاموش کرد. زدم بیرون رفتم سوپری سر کوچه اونم از شانسم رئالی سرسختی بود. خلاصه جمع شدیم یه چیز حدود هفت هشت نفر که بیشترمون بارسایی بودن. بازی همینطوری که داشت تموم میشد می تونستی آرامش قبل از طوفان رو حدس بزنی. یکی خیلی جوگیر بود موقعیت دقیقه نود بارسا که خراب شد فحشو کشید به همه و با بدبختی فرستادیمش خونه. بازی تموم شد از شدت خوشحالی داشتم پرواز می کردم و رفتم سمت فریزر بستنی و پر دو تا دستم گزبستنی برداشتم و ریختم سر دوستایی که داشتن بازی رو می دیدن. بعله دیگه باخت بارسا برام یازده دوازده تومن خرج برداشت. فدای سرش جون خیلی دوسش دارم